۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

اعتراض های ۲۵ بهمن و یکم اسفند؛ «پایداری بیشتر برای حضور در خیابان ها»

نمایی از اعتراض های روز ۲۵ بهمن در تهران

نمایی از اعتراض های روز ۲۵ بهمن در تهران


وب سايت های خبری و شاهدان عينی از حضور گسترده نيروهای انتظامی در خيابان های مرکزی تهران در روز یکشنبه خبر داده اند.

با اين حال خبرگزاری های داخلی می گويند اوضاع تهران آرام بوده و در روز يکشنبه در تهران و ديگر شهرهای ايران هيچ اتفاقی نيفتاده است.

در همین حال، خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت که تهران روز يکشنبه در آرامش کامل بود و به گفته اين خبرگزاری، ضد انقلاب باز هم ناکام ماند.


رادیو فردا در باره اعتراضات روز اول اسفند با محمد علی توفيقی، روزنامه نگار و تحليلگر سياسی گفت و گو کرده است.آقای توفيقی اعتراضات روز يکشنبه را اين گونه تحليل می کند:

محمدعلی توفيقی: تظاهرات و راهپيمايی هايی که روز يکم اسفندماه شاهد آن بوديم را بايد در ادامه روند خيزش جديد جنبش اعتراضی در خيابان ها ارزيابی کرد که از روز۲۵ بهمن ماه شروع شد.

به نظر من ما شاهد آغاز فصل جديدی از جنبش اعتراضی مردم هستيم که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸به وجود آمد و اين بر خلاف پيش بينی های حاکميت بود که می گفت که جنبش اعتراضی مردم، کاملا سرکوب شده و رهبران آن را به سکوت وادار کرده اند.

حتی برخی از تحليلگران هم تا حدودی به دليل فروکش کردن حضور مردم در خيابانها، چنين تحليلی را ارائه داده بودند.

اما حضور مجدد مردم در خيابان و در روز ۲۵ بهمن ماه و همچنين در روز يکم اسفند ماه، نشان داد که اين جنبش همچنان از پتانسيل بالايی برخوردار است.

آقای توفيقی، در خيلی از مناطق تهران شاهدان عينی و مردمی که در تظاهرات شرکت کرده بودند، می گفتند که تعداد نيروهای لباس شخصی و انتظامی بسيار زياد بوده است و مردم به شدت سرکوب می شده اند. شما تفاوت اعتراضات مردمی امروز – يکم اسفندماه – را با اعتراضات آنها در روز ۲۵ بهمن ماه، در چه می بينيد؟

حاکميت در روز ۲۵ بهمن ماه مقداری غافلگير شد. برای اينکه فکر نمی کرد بعد از ۲۰ ماه ، جنبش از اين پتانسيل برای حضور مردم برخوردار باشد. به همين دليل هم امروز از آمادگی بيشتری برخوردار بودند. از سازماندهی بالاتر و منسجم تری برای سرکوب و مقابله با مردم بهره برد. اين امر را در اخبار منتشر شده در رسانه های داخلی و پوشش خبری هم به خوبی شاهد بوديم.

می شود گفت که حاکميت يک برنامه ريزی دقيق تری برای جلوگيری از تجمعات مردمی و پراکنده کردن آنها به خرج داده بود.

هم در روز ۲۵ بهمن ماه و هم در روز يکم اسفندماه حاکميت از يک تاکتيک استفاده کرد و با حضور پر حجم بسيجيان ، لباس شخصی ها و نيروهای سرکوب، تمام تلاششان را به کار بردند تا تجمعات پراکنده مردم به هم پيوسته نشود که برای آنها غير قابل کنترل شود.

آقای توفيقی، تحليل شما از پوشش خبری رسانه های داخلی چيست؟ با توجه به اينکه برخی مقامات جمهوری اسلامی در گفت و گو با رسانه های داخلی امروز مدعی شدند که خبری در تهران و ديگر شهرها نبوده و همه چيز آرام بوده است؟

به نظر می رسد که رسانه های حاکميت از يک مرکز مشترک در حال سازماندهی و هدايت هستند و محور عمده کارشان نيز اين بوده که نشان دهند اوضاع تهران آرام است، هيچ اتفاقی نيفتاده و هيچ تجمعی هم به وجود نيامده و کسی هم کشته نشده است.

البته ۲۴ ساعت قبل از اين، خبرگزاری فارس که وابسته به سپاه پاسداران است، محوری را تحت عنوان «کشته سازی با حجم انبوه» در اخبار خودش مطرح کرد و همه سايت های ديگر نيز آن را پوشش دادند.

اين محور مبنی بر اين بود که مثلا گروه های مسلح تصميم گرفته اند که تجمعات را برای ايجاد اغتشاش به گلوله ببندند.

اما اين کار با اين هدف انجام شده بود که اولا مردم را بترسانند تا در صحنه حضور نيابند و هم اينکه اگر احيانا سرکوب شديدی اتفاق افتاد، بتوانند آن را توجيه کنند که ما از قبل هشدار لازم را داده بوديم.

در عين حال دروغگويی آقايان و اينکه نتوانستند اين انسجام را تا آخر حفظ کنند از اين جا معلوم شد که همين خبرگزاری فارس، خبر دستگيری خانم فائزه هاشمی را در حالی اعلام کرد که گويا خانم هاشمی در حال سازماندهی مردم در تجمعات و ليدری آنان برای شعار دادن، دستگير شده است.

همچنين جانشين فرمانده نيروی انتظامی اعلام کرد که تجمعات پراکنده عوامل منافقين و وابستگان به آمريکا و انگليس، بدون هيچ حادثه ای پايان پذيرفته است.

اينها نشان می دهد که خبرگزاری های حاکميت از يک ستاد مشترک هدايت می شده اند اما باز هم نتوانسته اند انسجام خودشان را حفظ کنند.

به نظر شما اقدام بعدی جنبش سبز چه خواهد بود؟ آيا فکر می کنيد که بايد اين اعتراضات خيابانی ادامه پيدا کند؟ يا اينکه رهبران مخالفان بايد راه های ديگری را برای برون رفت از اين شرايط امتحان کنند؟

به نظر من اين بستگی به رفتار حاکميت دارد. اولا اين تظاهرات و اعتراضات به نظر می رسد که بيشتر جنبه خودجوش و مردمی دارد.

حاکميت اساسا حق اعتراض مردم را به رسميت نمی شناسد و توجهی هم به خواسته ها و مطالبات آنها ندارد. در چنين شرايطی من فکر می کنم که مردم ايران نيمه نگاهی به تجريبات خودشان از جنبش های اخير مردم مصر و تونس خواهند داشت.

به نظر می آيد که مردم ايران با نگاهی به جنبش های مردم منطقه، قصد دارند که اين بار برای حضور در خيابان ها پايداری بيشتری به خرج دهند. عملا اين حاکميت است که با پاسخ ندادن به مطالبات مشروع و قانونی و به حق مردم، آنها را به سمت مقابله و چالش دعوت می کند.


۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

«مردم تصمیم خود را گرفته‌اند»

مصاحبه با دویچه وله


سایت "کلمه" از کشیدن دیواری آهنی در معبر ورودی خانه موسوی خبر داده و وزیر کشور ایران هم اعلام کرده که روز پاسخگویی "سران فتنه" فرا رسیده است. یک تحلیل‌گر این تهدیدها را جدی و در عین حال نشانه استیصال حاکمیت می‌داند.

تهدید آقایان موسوی و کروبی به محاکمه، زندان یا اعدام در حالی اوج گرفته که حصر خانگی چند روزه‌ آنان از سوی هیچ مقام یا نهادی، اعلام رسمی نشده است.

گرچه صادق لاریجانی اعلام کرده بود که «جلوی اعلامیه‌پراکنی سران فتنه گرفته می‌شود»، اما تاکنون تنها احمد جنتی به صراحت در نماز جمعه پبشنهاد زندانی کردن این دو در خانه‌های خود و مسدود شدن وسایل ارتباطی‌شان با جهان پیرامون را داده است. سخنان سایر مقامات در باره کیفر موسوی و کروبی، کلی‌تر و هشدارگونه بوده است.

محمد مصطفی نجار، وزیر کشور ایران از جمله می‌گوید: «وزارت کشور برابر قانون با فتنه‌گران و سران فتنه برخورد می‌کند.» علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس در نامه‌ای خطاب به احمد جنتی نوشته که نباید تا محرز شدن اتهام‌ها، مجازاتی برای موسوی و کروبی تعیین کرد.

تشدید فشار بر موسوی و کروبی با بیانیه‌های شاخه جوانان حزب مشارکت و دفتر تحکیم وحدت همراه بوده است. این دو تشکل، در بیانیه‌هایی جداگانه، نسبت به هرگونه "تعرض" و تهدید موسوی و کروبی هشدار داده‌اند.

کوچه محل زندگی موسویکوچه محل زندگی موسوی

اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد مهندس موسوی می‌گوید که حصرخانگی موسوی و همسرش واکنش حاکمیت به "پیروزی ۲۵ بهمن" است. محمد علی توفیقی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی اما معتقد است که بازداشت خانگی رهبران "جنبش سبز" ریشه در گذشته و سیاست عدم تحمل مخالفان و منتقدان دارد.

آقای توفیقی، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می‌افزاید، مخالفت مردم با استبداد دینی عمیق‌تر از آن شده که با دستگیری یا حصر موسوی و کروبی فروکش کند. وی می‌گوید مردم تصمیم خود را برای ادامه اعتراض گرفته‌اند و رفتار حاکمیت در شرایط کنونی ناشی از استیصال است.

دویچه‌وله: تهدید آقایان موسوی و کروبی اساسا چقدر جدی است؟ چه بخشی از این تهدیدها تبلیغاتی و به‌منظور ابراز قدرت‌اند؟

محمدعلی توفیقی: تهدیدها جدی‌اند. نگاهی به گذشته جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که در برخورد با افراد منتقد و کسانی که رویکردها و مواضع رهبر را قبول ندارند، با کسی تعارف ندارند. حصر آقایان موسوی و کروبی اولین نمونه نیست. این بر می‌گردد به آن که اساسا در جمهوری اسلامی حق اعتراض برای مردم یا نخبگان، رسمیت ندارد و تحمل نمی‌شود. جواب این اعتراض‌ها حذف و طرد و زندان است.

شما حتما به بازداشت خانگی آقای منتظری اشاره می‌کنید اما شرایط اجتماعی کنونی با دوران حصر ایشان خیلی فرق می‌کند. آیا رویکرد کنونی جمهوری اسلامی با هزینه‌های احتمالی آن هماهنگی دارد؟

حاکمان جمهوری اسلامی به دلیل اشتباهاتی که در برخورد با وقایع پس از انتخابات داشتند، عملا دارند جنبش را به رادیکالیسم سوق می‌دهند. اگر آنها به همان مطالبات ۲۵ خرداد که عمدتا معطوف به تقلب در انتخابات بود پاسخ می‌دادند، الان شعارها علیه رهبر جمهوری اسلامی و نظام تبدیل نمی‌شدند.

حاکمان جمهوری اسلامی در نقطه‌ای قرار گرفته‌اند که اگر پاسخگوی مطالبات مردم در این مرحله باشند، باید مطالبات بعدی را پاسخ دهند. اما به‌نظر نمی‌رسد در ساختارفعلی جمهوری اسلامی امکان پاسخگویی به این مطالبات وجود داشته باشد

فکر می‌کنید با حصر خانگی یا دستگیری آقایان، می‌توانند مطالبات افکار عمومی را نیز از ذهن مردم پاک کنند؟

محمدعلی توفیقیمحمدعلی توفیقی

به هیچ‌وجه. بازداشت خانگی آقایان به فروکش کردن اعتراضات مردم منجر نمی‌شود. اساسا آنها انعکاس دهنده نظر مردم هستند و خودشان را رهبران آنها به‌حساب نیاورده‌اند. البته انتخاباتی که این‌دو نامزد آن بودند، موجب شعله‌ور شدن جنبش سبز شد، اما امروز مطالبات مردم سمت و سوی دیگری پیدا کرده است. مردم با استبداد و روش‌های غلط حکومتی و آسیب به منافع ملی کشور مخالفت دارند و با بازداشت موسوی و کروبی این اعتراض‌ها فروکش نمی‌کنند.

از طرف دیگر مقامات جمهوری اسلامی بارها گفته‌اند اگر موسوی و کروبی را بگیریم از آنها "امامزاده و قهرمان" درست می‌شود. تناقض درچیست که با تمام این گفته‌ها که عطف به واقعیت‌هم هست، ریسک فشار بیشتر بر آنها را می‌پذیرند؟

علت این‌که آقایان به سمت بازداشت خانگی موسوی و کروبی رفته‌اند، به آن بر می‌گردد که در تئوری به اصطلاح "فتنه" شکست خورده‌اند. تلاش کردند با زندان و اعدام و تشدید سرکوب، وضعیت جامعه را به قبل از انتخابات برگردانند. اما در ۲۵ بهمن دیدند که نه‌تنها اعتراض مردم فروکش نکرده بلکه بیشتر و عمیق‌تر و تندتر هم شده است.

این اقدام به‌نظر من از روی استیصال است. تصور می‌کنند با این‌کار می‌توانند خشم مردم را کنترل کنند در حال که علت این اعتراض‌ها استبداد دینی است و مردم تصمیم خود را گرفته‌اند و در صورت عدم ارتباط آقایان موسوی و کروبی با جامعه، به اعتراض‌ها و انتقادهای خود ادامه خواهند داد.

در عین حال فکر می‌کنید در صورت تشدید فشار بر آقایان، چه شکافی در میان اصولگرایان و تندروها ایجاد خواهد شد؟ ظاهرا اتفاق نظری در این زمینه بین آنها نیست.

در جبهه اصولگرایان ما شاهد دو رویکرد متفاوت هستیم. ما دیدیم که به‌اصطلاح نمایندگان مردم، خارج از شان قوه مقننه و بدون رعایت مراتب حقوقی و قضایی، در مجلس شعار اعدام آقایان را دادند. گروهی هم هستند که می‌گویند باید با آنها در جریان یک محاکمه علنی برخورد شود.

اتفاقا خود آقای کروبی گفت من آماده پرداخت هر هزینه‌ای هستم، به شرط آن‌که دادگاهی علنی تشکیل شود تا افکار عمومی در جریان صحبت‌های ما قرار گیرد. به نظر می‌رسد ترس آقایان هم ناشی از این نگرانی است که رهبران جنبش سبز با بیان حقایق، روشنگری کنند.

این‌که آنها را بدون هیچ پروسه حقوقی، محاصره خانگی کرده و تماس‌شان را با جهان پیرامون قطع کرده‌اند، خودش می‌تواند شکافی در میان اصولگرایان ایجاد کند که کلیت نظام را با این‌گونه رفتارها در خطر می‌بینند.

دفتر تحکیم وحدت نسبت به هرگونه تعرض علیه موسوی و کروبی هشدار داده و کشورهای غربی نیز پیش‌تر از ادامه فشار به آقایان اعلام نگرانی کرده‌اند. فکر می‌کنید حصر خانگی آنها پایدار باشد و رسمیت بیابد؟

این بستگی به واکنش‌های بین‌المللی و مردم دارد. ما الان می‌بینیم که بازتاب گسترده‌ای در سطح بین‌المللی و در سطح داخلی ایجاد شده است. راهپیمایی اول اسفند هرچند به دلیل یادبود کشته‌شدگان ۲۵ بهمن است، اما به‌نوعی حمایت از رهبران جنبش سبز هم هست. به نظر من، تصمیم جدی‌تر برای این بازداشت خانگی بستگی به اول اسفند هم دارد.

یعنی دارند عجالتا تست می‌کنند تا برآورد دقیق‌تری از اوضاع داشته باشند؟

بله. تصمیم این‌ها بستگی به میزان فشار در بدنه اجتماعی دارد. هر چه مردم در روز اول اسفند بیشتر شعار آزادی رهبران جنبش را سر دهند، هر چه در سطح بین‌المللی واکنش نشان داده شود، تصمیم این‌ها متغیر خواهد بود.

شرایط عمومی جمهوری اسلامی بسیار شکننده است و ادامه بازداشت رهبران جنبش می‌تواند وضعیت را برای رهبران جمهوری اسلامی دشوارتر کند.

مهیندخت مصباح

تحریریه: فرید وحیدی


۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

فراخوان برگزاری تجمع اول اسفند از سوی مخالفان حکومت

شورای هماهنگی راه سبز امید و رسانه های سبز در فراخوانی از مردم ایران خواسته اند تا روز یک شنبه، اول اسفند ماه در تجمع هائی در میادین اصلی شهرتهران و شهرستانها شرکت کنند.

در حالیکه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران جنبش سبز، همینک در حصرخانگی به سر می برند، شورای هماهنگی راه سبز امید و رسانه های سبز : پایگاههای اینترنتی "ادوار"، "امروز"، تحول سبز"، " تغییر"، "جرس"، " دانشجو نیوز"، "شبکه تلویزیونی رسا"، "سحام نیوز"، "میزان خبر"، "ندای سبز آزادی" و "نوروز"، در فراخوانی از مردم ایران خواسته اند تا روز یک شنبه، اول اسفند ماه و به منظور گرامیداشت هفتمین روز کشته شدن 2 جوان ایرانی در تظاهرات روز 25 بهمن، در تجمع هائی در میادین اصلی شهرتهران و شهرستانها شرکت کنند.

در بخشی از این فراخوان آمده است: خبر بزرگ حضور مردم ایران در راهپیمائی 25 بهمن ماه آنچنان سبز بود که در زمستان بهار آورد و دستهای استبداد دینی را به رعشه انداخت. مردم آمدند با اینکه می دانستند درفش و گلوله همچنان پابرجاست و دل سنگین حاکمان به ناله مظلومان هنوز بی رحم مانده است.

همچنین "کمیته هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله" نیز در بیانیه ای ضمن پشتیبانی از حرکت اعتراضی در سراسرایران در اعتراض به قتل جانباختگان روز 25 بهمن، از مردم کردستان درخواست کرد تا روز یکشنبه را به اعتصاب سراسری تبدیل کنند.

گفتگو با محمد علی توفیقی، روزنامه نگار در پاریس
محمد علی توفیقی، روزنامه نگار در پاریس، به مناسبت فراخوان تجمع روز اول اسفند و دعوت مردم به حضور مجدد در خیابانها، چنین فراخوانی را در راستای انعکاس مطالبات مردم ، برای مبارزه با استبداد ارزیابی می کند. به گفته محمد علی توفیقی، در ابتدا اعتراض مردم نسبت به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بود اما پس از آن بیشتر شیوه های حکومت داری و علل بوجود آورنده این شرایط و مشکلات، تبدیل به مطالبات مردم شد. به رغم اینکه 20 ماه از برگزاری انتخابات گذشته، اما اعتراضات هنوز ادامه دارد، امروز سمت و سوی این اعتراضات به سمت وضعیت استبدادی است که در کشور غلبه پیدا کرده است.

محمد علی توفیقی در ادامه می افزاید: در پی فراخوان آقایان موسوی و کروبی برای راهپیمائی روز 25 بهمن، حاکمیت اقدام به سرکوب مردم نمود و در پی آن این تظاهرات 2 کشته برجای گذاشت که حاکمیت ضمن مصادره این کشته شدگان، مسئولیت آن را به مخالفان نسبت داد. برای اعتراض به این وضعیت و اعتراض به شرایط استبدادی در ایران، مردم همانند دیگر کشورهای خاورمیانه تصمیم گرفتند به اعتراضاتشان ادامه دهند.


۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه

«مردم برای اعتراض به استبداد دینی منتظر مجوز نمی‌مانند»














مصاحبه با دویچه وله

تنها سه روز به ۲۵ بهمن مانده؛ روز پیشنهادی موسوی و کروبی برای

راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس. موج تازه‌ای از دستگیری‌‌ها آغاز شده و طرفداران جنبش سبز اعلام کرده‌اند که به هر قیمتی در این راهپیمایی شرکت خواهند کرد.

فرمانده سپاه تهران: «فتنه‌گران جنازه‌ای بیش نیستند و با هرگونه تحرک آنها به شدت برخورد خواهیم کرد».

روزنامه کیهان، ستون اخبار ویژه: «امروزه جمهوری اسلامی ایران به خاطر آنچه در خاورمیانه جریان دارد از پشتوانه و اقتدار بیشتری برخوردار است و جوانان بسیجی در صورت مشاهده هواداران جنبش سبز، هرچه دق و دلی از اسرائیل و امریکا دارند را بر سر آنها خالی می‌کنند و برای کسب ثواب بعید نیست آنان را به قتل هم برسانند، لت و پار کردن که جای خود دارد».

دادستان کل کشور: «اگر واقعا شخصی انگیزه حمایت از مردم غیور مصر و تونس را داشته باشد، همراه با مردم و نظام در روز ۲۲ بهمن در راهپیمایی شرکت می‌کند لذا تعیین یک روز دیگر به این معنی است که این افراد خود را از صف مردم جدا کرده و همین امر موجب جدایی و تفرقه است. این یک اقدام سیاسی است و مردم ایران نیز هشیارند و اگر هم لازم باشد پاسخ خواهند داد».

سحام نیوز: «ماموران امنیتی در برابر ساختمان منزل مسکونی مهدی کروبی مستقر شده‌اند و به فرزند وی گفته‌اند که حق ورود به منزل پدری خود را تا ۲۵ بهمن ندارد».

سایت جرس: «تقی رحمانی، فعال ملی مذهبی و از مشاوران مهدی کروبی، شامگاه چهارشنبه بیستم بهمن ماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. همزمان منابع دانشجویی اعلام کردند که دکتر مصطفی میراحمدی‌زاده، استاد حقوق عمومی دانشگاه مفید قم، عضو بنیاد باران و از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری نیز، در قم دستگیر شده است».

سایت کلمه: «ماموران امنیتی شب گذشته با ورود به منزل دکتر شریف زادگان که در زمان انتخابات ریاست جمهوری، مسوول کمیته اقشار ستاد میرحسین بود وی را بازداشت کردند. وی وزیر رفاه دولت اصلاحات و نیز همسر خواهر میرحسین موسوی است».

اینها تنها چند نمونه از اخبار ۲۴ ساعت گذشته، بعد از اعلام دعوت به راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن از سوی موسوی و کروبی هستند. در جبهه مقابل اما جو دیگری حاکم است. راه‌اندازی صفحه ویژه فیس‌بوک و توئیتر با نام ۲۵ بهمن، چاپ پوستر و برورشور، طرح شعارهای پیشنهادی برای روز تظاهرات، اعلام آمادگی نهادها و گروه‌های فعال برای شرکت در این راهپیمایی، برگزاری تجمع در خارج از کشور به منظور حمایت از راهپیمایی ۲۵ بهمن در اروپا و امریکا و دنیای پر شور وبلاگ‌ها که از «آمدن به هر قیمتی» سخن گفته‌اند.

مهدی کروبی یکی از دو تقاضاکننده مجوز راهپیمایی برای ۲۵ بهمن نیز به نیویورک تایمز گفته: «دوشنبه آینده روز سرنوشت‌سازی برای جنبش سبز است اگر دولت مجوز راهپیمایی بدهد شاهد تظاهرات بزرگی خواهیم بود که نشان‌دهنده پویایی جنبش سبز است».

جوادی حصار می‌گوید نمی‌شود مردم مصر به خاطر انتقادشان از دستگاه حاکمه در ایران مورد تمجید قرار بگیرند اما با منتقدین داخلی برخوردی دیگرگونه داشتجوادی حصار می‌گوید نمی‌شود مردم مصر به خاطر انتقادشان از دستگاه حاکمه در ایران مورد تمجید قرار بگیرند اما با منتقدین داخلی برخوردی دیگرگونه داشت

در کنار هم گذاشتن این دو گروه از اخبار، نشان از چه دارد؟ خشم و ترس حاکمیت یا احساس قدرت و اقتدار؟

محمدعلی توفیقی روزنامه‌نگار مقیم پاریس و عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب این رفتارهای حاکمیت را نشانه‌ای از ترس می‌داند. او می‌گوید: «با توجه به این که استقبال بسیار گسترده‌ای از فراخوان رهبران جنبش سبز برای راهپیمایی روز ۲۵ بهمن به‌وجود آمده، حاکمیت یک احساس خطر جدی کرده است. به خاطر این که آن‌ها با ابزارها و نظرسنجی‌های مستمری که از دل جامعه می‌کنند، خودشان متوجه عمق نارضایتی مردم و انگیزه‌های قوی آن‌ها برای شرکت در اعتراضات خیابانی هستند. مخصوصاً وقایعی که در خاورمیانه شاهد آن بودیم و اتفاقات مصر و تونس، اثرات بسیار مثبتی بر مخالفان دولت ایران داشته و آنان را به ایجاد موج جدیدی از ابراز اعتراض نسبت به وضع موجود امیدوار کرده است. همه‌ی این‌ها دلیل قاطعی است که نشان می‌دهد حاکمیت از حضور مجدد معترضان در خیابان دچار وحشت شده است».

محمد صادق جوادی حصار مدیر مسئول روزنامه توقیف‌شده‌ی توس عکس‌العمل مقامات قضایی در برابر تقاضتی قانونی صدور مجوز برای راهپیمایی را نشان از عدم تحمل صدای مخالف دانسته و می‌گوید: «وقتی به صورت قانونی و رسمی، به دور از مباحثی که خیلی‌ها مطرح می‌کنند، آقای کروبی و آقای موسوی درخواست می‌کنند که یک راهپیمایی قانونی در حمایت از ملت مصر و تونس انجام شود و دستگاه قضایی و سخنگوی قوه قضاییه اعلام می‌کند که این راهپیمایی شدنی نیست و اگر می‌خواهید راهپیمایی کنید، در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنید، معنا و مفهومش این است که در جمهوری اسلامی هر حرکتی که می‌خواهد اتفاق بی‌افتد، از نگاه بعضی‌ها و نه همه‌ی حاکمیت، چیزی نیست جز این که یا با ما هستید یا بر ما. حد وسطی را متصور نیستند که ممکن است عده‌ای قانون را هم قبول داشته باشند، نظام جمهوری اسلامی را هم با همه‌ی انتقاداتی که ممکن است به آن داشته باشند، در کلیت هنوز قابل دفاع ببینند و بخواهند در چارچوب همین قانون رفتارهای انتقادی و پشتیبانی‌های خودشان را هم در جامعه نشان دهند و نشان دهند که خواهان یک حرکت اعتراضی قانونی هستند».

«جو ارعاب ۳۲ سال است که حکمفرماست»

برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند اظهارات تهدیدکننده از سوی برخی مقامات جمهوری اسلامی و و نیز دستگیری و بازداشت فعالان به منظور حاکم کردن جو رعب و وحشت در جامعه و جلوگیری از حضور مردم در راهپیمایی ۲۵ بهمن به دلیل ترس است. محمدعلی توفیقی اما می‌گوید این جو ۳۲ سال است که بر ایران حاکم است و جمهوری اسلامی هرگز حق حضور اعتراضی مردم در خیابان را به رسمیت نشناخته است. او ادامه می‌دهد: «به نظر می‌آید مردم اگر قصد داشته باشند نسبت به این شیوه‌ی حکومت‌داری و استبداد دینی پدید آمده اعتراضی کنند، نباید منتظر صدور مجوز باشند».

از سوی دیگر وی با این نکته اشاره می‌کند که هرچه حضور مردم قوی‌تر باشد امکان سرکوب کمتر است. آقای توفیقی مدل مصر را الگویی قابل تکرار برای ایران می‌داند و می‌گوید: «همین اتفاقاتی که در مصر افتاده، نشان داده است که هر چه قدر هم اراده‌ی سرکوب وجود داشته باشد، اگر مردم با انگیزه‌های قوی برای اعتراض به وضع موجود در خیابان حضور داشته باشند، این سرکوب‌ها نمی‌تواند از تأثیر زیادی برخوردار باشد».

محمدعلی توفیقی می‌گوید وقایع خاورمیانه مردم ایران را به ایجاد یک موج جدید اعتراضی امیدوار ساخته استمحمدعلی توفیقی می‌گوید وقایع خاورمیانه مردم ایران را به ایجاد یک موج جدید اعتراضی امیدوار ساخته است

اگر مجوز ندهند...

مهدی کروبی در گفت و گو با خبرنگار نیویورک تایمز در پاسخ به این پرسش که اگر مجوز برای راهپیمایی ۲۵ بهمن صادر نشود، چه نفعی برای جنبش سبز خواهد داشت می‌گوید: «اگر حکومت اجازه برپایی این تظاهرات را به هواداران جنبش سبز ندهد معنایش این خواهد بود که آنها بر خلاف شعارها و ادعاهای خود مبنی بر حمایت از مردم مصر وتونس عمل می‌کنند و مواضع آنها در مواجهه با خدادهای اخیر کشورهای مصر و تونس و دیگر کشورهای مسلمان منطقه صادقانه نیست».

جوادی‌حصار به تعارض موجود در رفتار حاکمیت جمهوری اسلامی در صورت ندادن مجوز راهپیمایی و آشکار شدن این تعارض اشاره کرده و می‌گوید: «در چنین شرایطی وقتی قوه قضاییه اعلام می‌کند که ما به شما مجوز نمی‌دهیم، اولین مسئله‌ای که زیر سئوال خواهد رفت، تعارضی‌است که بین ادعای این جماعت با حمایت از آزادی و آزادی‌خواهان و منتقدان در بیرون مرزها به‌وجود می‌آید، با آنچه در درون مرزها به منصه‌ی ظهور می‌رسانند. در حقیقت اگر مردم مصر به‌خاطر انتقادشان از دستگاه حکومتی خودشان، اینجا مورد تمجید قرار می‌گیرند، نمی‌شود با همان رفتار در داخل کشور برخورد دوگانه‌ای داشت و به منتقدین به دیده‌ی تحقیر و توطئه نگاه کرد».

وی با اظهارات وزیر کشور مصر بعد از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در روز جمعه گذشته در حمایت از مردم مصر اشاره کرده و می‌گوید: «من به‌عنوان یک شهروند ایرانی و به‌عنوان مدافع جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی واقعاً شرمنده شدم وقتی بعد از صحبت‌هایی که مقامات ایران داشتند وزیر کشور مصر اعلام کرد که ما منتظر آزمایش‌های شما در برابر مردم‌تان هستیم تا ببینیم شما در برابر مردم‌تان چه جور آزمایشی پس می‌دهید».

آقای جوادی‌حصار اظهار امیدواری می‌کند رفتار دولتمردان جمهوری اسلامی همانگونه که دوست دارند الگویی برای دیگر حکومتها باشند در عمل نیز چنین باشد.

میترا شجاعی

تحریریه: فرید وحیدی


برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید


۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

آیا هاشمی رفسنجانی وارد یک مرحله تهاجمی شده است؟

مصاحبه با رادیو بین المللی فرانسه
نوشتۀ بیژن برهمندی

محمد علی توفیقی می گوید رفتارهای هاشمی و مخصوصاً انتشار بیانیه بمناسبت نوزده دی نشان می دهد که او وارد یک مرحله تهاجمی شده است و البته او در این راستا از حمایت و پشتیبانی اصلاح طلبان هم برخوردار است.

با نزدیک شدن موعد اجلاس نوبتی مجلس خبرگان رهبری، که در اسفند ماه برگزار خواهد شد، کوشش های آشکاری علیه هاشمی رفسنجانی با هدف کنار گذاشتن او از ریاست این مجلس آغاز شده است.
مجتبی ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، شب گذشته در یک سخنرانی رفسنجانی را بشدت مورد انتقاد قرار داد و تا آنجا پیش رفت که او را "ستون خیمه فتنه گران" نامید.
ذوالنور گفت که در جلسه آتی مجلس خبرگان ممکن است که در باره ریاست او بر این نهاد تصمیم گرفته شود. او بطور ضمنی به مخاطبانش پیام داد که "مردم می توانند از نمایندگانشان در مجلس خبرگان مطالبه داشته باشند."
آیا این پیام چراغ سبز به نیروهای سازمان یافته ای است که معمولاً "مردم" نامیده می شوند و در مواقع ضروری توسط این نوع "پیام ها" به میدان می آیند؟

گفتگو با محمد علی توفیقی
09/02/2011
by بیژن برهمندی

در گفتگوئی با محمد علی توفیقی تحلیلگر مسائل سیاسی در فرانسه، او معتقد است که این حملات دوره ای به هاشمی رفسنجانی با هماهنگی "بیت آقای خامنه ای" و زیر نظر خود وی انجام می شود.
با این حال توفیقی در توضیح نیرو های حامی رفسنجانی از "بخش مهمی از روحانیون سنتی" نام می برد و می گوید که نیروهای تکنوکرات و فعالان سیاسی و احزاب اصولگرا هم با هاشمی همسو هستند. گر چه توفیقی معتقد است که حمله اخیر علیه رفسنجانی بقصد برکناری اش از ریاست مجلس خبرگان شانس کمی برای پیروزی ندارد.
محمد علی توفیقی می گوید رفتارهای هاشمی و مخصوصاً انتشار بیانیه بمناسبت نوزده دی نشان می دهد که او وارد یک مرحله تهاجمی شده است و البته او در این راستا از حمایت و پشتیبانی اصلاح طلبان هم برخوردار است.

برای شنیدن اینجا را کلیک کنید


۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

اعدام نشانه‌ی اقتدار نیست

مصاحیه با رادیو زمانه

سراج‌الدین میردامادی

طی یک سال گذشته، بیش از ۳۰۰ اعدام در ایران صورت گرفته است. مهدی کروبی و میرحسین موسوی، دو چهره‌ی سرشناس مخالف دولت، طی دیداری که هفته‌ی گذشته با هم داشتند، به روند اعدام‏ها اعتراض کردند.

در گفت‌وگویی با دکتر محمدعلی توفیقی، فعال سیاسی در پاریس پرسیده‌ام: چرا موضعگیری آقایان کروبی و موسوی در خصوص اعدام‏ها، این‏قدر با تأخیر صورت گرفته است؟
محمدعلی توفیقی: من با موضوع تأخیر خیلی موافق نیستم. چون هم آقای کروبی و هم آقای موسوی در بیانیه‏های خود به مناسبت‏های مختلف، به موضوع اعدام‏ها و این‏که فرایند رسیدگی‏های قضایی در ایران، فرایندی معمولی و مبتنی بر شرایط طبیعی یک سیستم قضایی نیست، اعتراض داشته‏اند. همه‏ی اینها در بیانیه‏ها و صحبت‏های مختلف آنان نیز وجود دارد.

در چند هفته‏ی اخیر اما به‏نظر می‏رسد موج جدیدی از اعدام‏ها در حال شکل‌گیری است؛ به گونه‏ای که حتی اتحادیه‏ی اروپا، کشورهای بزرگ مانند امریکا و همین‏طور ایرانیان خارج از کشور، نسبت به این اعدام‏ها اعتراض داشته‏اند. به ‏نظر من، شدت یافتن این اعدام‏ها با تحولاتی که در منطقه‏ی خاورمیانه شاهد آن هستیم و نوعی خیزش ضد دیکتاتوری و استبدادی را نشان می‏دهد، بی‏ارتباط نیست.

در همین زمینه، آقایان موسوی و کروبی، مجدداً نگرانی و اعتراض‏شان را نسبت به فرایند غیرطبیعی‏ای که بیشتر به‏منظور ایجاد رعب و وحشت در جامعه به‏وجود آمده است، اعلام کرده‏اند و به‏نظر می‏آید صدای همه‏ی ایرانیان در اعتراض به این اعدام‏ها باشد.
همان‏طور که گفتید، به‏نظر می‏رسد اعدام‏ها بیشتر برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه، به‏ویژه در میان فعالان سیاسی، صورت می‏گیرد. شما چقدر کارکرد ایجاد رعب و وحشت در سطج جامعه را طی این مدت، مؤثر می‏دانید؟
در این‏که جمهوری اسلامی و در رأس آن، شخص آقای خامنه‏ای، به سیاست موفقیت از طریق ایجاد وحشت پناه برده‏اند، هیچ شکی نیست، اما در این‏که این سیاست بتواند پاسخگو باشد، جای تردید جدی وجود دارد.

اگر سیاست اعدام و سرکوب می‏توانست موفقیت‏آمیز باشد، هیچ‏گاه نباید جمهوری اسلامی در ۳۲ سال پیش شکل می‏گرفت و هیچ‏وقت نباید انقلاب مردم به‏وقوع می‏پیوست. سیاستی که آقایان در رابطه با ایجاد رعب و وحشت در جامعه، از طریق موج اعدام‏ها، در پیش گرفته‏اند، یک سیاست شکست‏خورده است که به‏هیچ‏وجه نمی‏تواند در کاهش اعتراض‌های مردم تأثیری داشته باشد.

اعتراض این مردم به دیکتاتوری و استبداد است. اعتراض مردم به از بین رفتن رأی و نادیده گرفتن قدرت‏شان در تعیین سرنوشت خودشان است. مادامی که به این مطالبه‏ی به‏حق و واقعی مردم ایران پاسخ داده نشود، زندان، سرکوب و شرایطی از این دست نمی‏تواند از اعتراض‌های مردمی جلوگیری کند.
در برخی محافل منتقد به اصلاح‏طلبان گفته می‏شود که آنها در برابر موج اعدام‏های دهه‏ی ۶۰ که ابعاد بسیار گسترده‏تری داشت، سکوت کردند. آن سکوت چگونه بود و این اعتراض به چه دلیل است؟
اولاً در بررسی تاریخ و وقایعی که اتفاق افتاده، نمی‏شود به‏صورت یک‏طرفه قضاوت کرد. اگر ما قصد بررسی وقایع سال‌های دهه‌ی ۶۰ را داریم، باید با همه‏ی مختصات و ویژگی‏هایی که در آن دوران وجود داشته و با در نظر گرفتن مواضع، رویکرد و شیوه‏ی مبارزه‏ی همه‏ی گروه‏های آن زمان، به بررسی تاریخ گذشته بپردازیم.

گرچه این، به آن معنا نیست که اگر جریان‌های سیاسی در سال‏های ابتدای انقلاب، رویکردی غیر از رویکرد امروز داشتند، دولت یا دولت‏مردان اجازه داشتند به روش‏های خشن مانند اعدام روی بیاورند. به‏نظر من، اعدام در هرحال، در هر زمان و هر شرایطی، روشی مردود و غیر قابل قبول است.

به‏نظر می‏آید اگر اصلاح‏طلبان در آن دوران به موضوع اعدام‏ها اعتراض نمی‏کردند، بیشتر به شرایط، جبهه‏بندی‏ها، موضعگیری‏ها و رویکردهایی که آن زمان وجود داشته، برمی‏گردد. امروز نمی‏توانیم با این توجیه که اصلا‏ح‏طلب‏ها در آن زمان سکوت کرده بودند، حق اعتراض در این زمان را برای آنها قائل نشویم. این آگاهی و این بیداری در هر لحظه‏ای که اتفاق بیفتد، ارزشمند است و باید از آن استقبال کرد.
فکر می‏کنید چه راهکار عملی‏ای برای جلوگیری از ادامه‏ی روند فزاینده‏ی اعدام‏ها در ایران وجود دارد؟ نیروهای سیاسی، فعالان، اصلاح‏طلبان، روزنامه‏نگاران در داخل و خارج چه راهکاری را می‏توانند پیش بگیرند که موج اعدام‏ها فروکش کند یا در کل متوقف شود؟
به‏نظر می‏آید که به راه انداختن یک کمپین سراسری در تمام دنیا و در شرایطی که در حال حاضر از یک روند فزاینده‏ برخوردار است، می‏تواند مؤثر باشد. از سوی دیگر، آگاه کردن مردم نسبت به رویکردی که حاکمان مستبد در پیش گرفته‏اند نیز می‏تواند در جلوگیری از این روند تأثیرداشته باشد. زیرا آن‏چه باعث شده امروز حاکمان ایران به اعدام‏های بی‏حساب و کتاب و این موج جدید روی بیاورند، این است که در یک شرایط بن‏بست و ناتوانی گیر افتاده‏اند.

واقعیت این است که اعدام‏های فعلی از روی اقتدار نیست. یعنی در واقع، جمهوری اسلامی در یک نقطه‏ی کاملاً ضعیف و در یک نقطه‏ی کاملاً بن‏بست به این شرایط روی آورده است. به‏خاطر این‏که در دنیای امروز، مؤلفه‏های اقتدار تغییر کرده است. حکومت‏هایی که برای تثبیت پایه‏های خودشان و یا فرونشاندن اعتراض‏ها، به سرکوب و یا روش‏هایی مانند اعدام روی می‏آورند، معمولاً از روی ناتوانی و از روی نوعی استیصال است.

روشن کردن این قضیه برای مردم، می‏تواند در گسترش موج اعتراض‏ها مؤثر باشد که خود می‏تواند در پیشگیری از این اعدام‏ها تا حدود زیادی مؤثر واقع بیفتد.