۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه

سكوت شايسته نيست


از بإمداد ٢٥ تيرماه كه حمله زميني يگان هاي رزمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به منطقه كوهستاني و صعب العبور قنديل درنوارمرزي كردستان ايران ، عراق و تركيه آغاز شد سه هفته سپري شده است و در اين مدت اخبارمتناقضي از تلفات انساني وآسيب هاي ايجاد شده منتشر شده است. از يك سو سپاه كه به بهانه مقابله و سركوب نيروي مسلح پژاك اين عمليات نسبتا گسترده نظامي را آغاز نموده است، ضمن رد تلفات جدي نيروهايش آمارهاي بالايي از كشته و زخمي شدن و اسارت نيروهاي طرف مقابل ارائه داده است كه صحت آنها با توجه به ماهيت جنگ هاي چريكي به شدت زير سئوال است از سوي ديگر نيز پژاك آمار و ارقام اغراق آميزي از كشته و زخمي شدن نيروهاي سپاهي را در رسانه هاي خود اعلام نموده است در اين ميان اما آواره، كشته و زخمي شدن ساكنان بومي منطقه، خود حكايت تلخ و مصيبت بار ديگري است. با اينكه بنا به دلايل مشخص ازجمله ديدگاه هاي ايدئولوژيك دو طرف درگير و شرايط جنگي منطقه فعلا امكان ارزيابي دقيقي از ابعاد اين فاجعه انساني وجود ندارد اما شكي نيست كه فارغ از وابستگي، مليت، نژاد و تابعيت، تعدادي انسان جان، سلامت و يا خانه و كاشانه خود را ازدست داده اند و در صورت تداوم وضع موجود قطعا بر تعداد آنها افزوده خواهد شد.
هدف اين ياداشت كوتاه ريشه يابي و يا بررسي علل اين واقعه نيست بلكه تنها طرح چند سئوال جدي از نيروهاي سياسي اپوزيسيون و حقوق بشري فعال در صحنه اجتماعي ايران مد نظر است ؟
ابتدا لازم مي دانم براي روشن شدن ذهن خوانندگان محترم و رفع شائبه جانبداري از يكي از طرفين درگيري، اين نكته را مشخص نمايم كه با اينكه حزب حيات آزاد كردستان (پژاك) را يك گروه تروريستي و تجزيه طلب نمي دانم اما رويكرد مبارزاتي و مشي مسلحانه آن را نيز منطبق بر شرايط امروز كردستان ارزيابي نمي كنم و نسبت به عملكرد اين حزب و تبعات ناشي از فعاليت هايش انتقاد دارم زيرا معتقدم كه در شرايط امروز دنيا و ايران هر روش و منشي كه به امنيتي تر شدن فضاي كردستان ياري رساند نه تنها به حل "مسئله كرد" كمكي نخواهد كرد بلكه فرآيند دمكراتيزاسيون جامعه و قدرت در ايران را كه پيش نياز حل مسائل همه اقوام (ويا مليت هاي) ساكن در آن است را با اختلال جدي مواجه خواهد كرد.
اينكه عمليات نظامي اخير سپاه( با اين حجم از درگيري و مدت نسبتا طولاني ) واقعا با هدف مقابله با گروه پژاك به اجرا درآمده باشد براي نگارنده محل ترديد است زيرا از يك سو بنابر اعلام رسمي مسئولين اين گروه كرد مخالف جمهوري اسلامي از يكسال قبل آنها آغازگر هيچ عمليات نظامي نبوده اند و از سوي ديگر توان و استعداد بالاي رزمي بكارگرفته شده نيروهاي نظامي سپاه و عبور آنها از مرزهاي رسمي يك كشور همسايه تنها براي مقابله با يك گروه از چريك هايي كه از سالها قبل در ارتفاعات صعب العبور قنديل پناه گرفته اند با چنين ادعايي همخواني ندارد بنابراين ميتوان اينگونه استنباط نمود كه در اين جنگ رسمي اما اعلام نشده، پژاك تنها يك بهانه است و استراتژيست هاي "حكومت فقيهان بر ايران" اهداف ديگري را از برافروختن آتش جنگ تعقيب مي نمايند.
فرض هاي مختلفي بعنوان اهداف سپاه از اين لشكركشي محتمل است از جمله : تغيير توازن قوا در منطقه، نجات رژيم بشار اسد و تنها متحد منطقه اي حاكمان ايران، به رخ كشيدن قدرت نظامي در آستانه خروج آمريكايي ها از عراق ، سر پوش گذاشتن بر ناكارآمدي شديد نظام از طريق ايجاد شرايط جنگي در كشور و تشديد خفقان موجود، مسئله پادگان اشرف و يا تعيين تكليف ساير نيروهاي اپوزيسيون ساكن در كردستان عراق و ... در حاليكه همه اين موارد مي توانند اهداف ضمني سپاه از اين جنگ افروزي آشكار را در بر داشته باشد اما بنظر من يك حالت محتمل تر نيز مي تواند مطرح باشد.
فاصله گرفتن سپاه از اهداف اوليه تشكيل آن و تبديل اين نهاد عقيدتي - نظامي به بازوي اعمال استبداد ديني در ايران باعث ريزش شديد انگيزه در بدنه جوان اين نهاد و در عين حال تضعيف جايگاه ارزشي آن در نزد مردم شده است. روند استحاله اين نهاد كه با چنگ اندازي به شاه راه هاي اصلي اقتصاد كشور و پس از جنگ شروع شده بود با توسعه حضور سپاهيان در همه صحنه هاي فرهنگي و سياسي كشور در حال تكميل است بگونه اي كه بسياري از ناظران سياسي، شرايط ايران امروز را كاملا نظامي و امنيتي مي دانند. مخصوصا پس از سركوب خونين اعترضات آرام و مدني مردم در جريان وقايع پس از انتخابات كه جايگاه سپاه را تا حد يك حزب پادگاني تنزل داد فرماندهان عاليرتبه و نگران آينده را بر آن واداشته است كه براي جبران اين كاهش مشروعيت و تقويت روحيه يگان هاي رزمي به يك عمليات جنگي محدود و در عين حال قابل كنترل متوسل شوند. البته بايد اذعان نمود كه متاسفانه مانند سالهاي اوائل انقلاب كه از كردستان و "مسئله كرد" براي تثبيت حكومت فقيهان و تحميل سياه ترين استبداد تاريخ بر ايران بهره گرفته شد اينبار نيز در شرايط بحران مشروعيت و ناكارآمدى شديد حاكميت، براي فريب افكار عمومي به قرباني نمودن مطالبات مشروع ،انساني و قانوني ملت كرد روي آورده اند و به بهانه مقابله با پژاك، سايه سياه جنگ و خونريزي را بار ديگر بر كردستان گسترانده اند اين در حالي است كه خود سپاه و مسئولين جمهوري اسلامي بهتر از هر كس ديگري مي دانند كه "مسئله كرد" راه حل نظامي ندارد و تجربه سي و دو سال گذشته هم بخوبي مويد همين نكته است كه عليرغم شديدترين سركوب ها جنبش مدني مردم كرد روز به روز قوي تر شده است بگونه اي كه در حال حاضر گفتمان مبارزه مسلحانه در ميان مردم كرد و جريان هاي اصيل سياسي آنها جايگاهي ندارد بنابراين بنظر مي رسد عمليات اخير سپاه بيش از هرچيز ديگر تلاشي است براي خروج از بحران مشروعيت و بازسازي چهره مخدوش اين نهاد (و يا در كلان ماجرا كل حاكميت) در افكار عمومي كه در حال حاضر بيشتر بعنوان يك نيروي كودتاگر و سركوبگر(و يا دولت كودتايي و حكومت فاشيستي) شناخته مي شود تا يك نيرو مردمي و حافظ امنيت ملي.
حال با اين مقدمه نسبتا طولاني جاي طرح چند سئوال جدي از همه جريانات سياسي و حقوق بشري كه بدرستي مخالف هرگونه جنگ و خونريزي در فرآيند دمكراتيزاسيون ايران هستند بوجود مي آيد و آن اينكه چگونه است كه با گذشت سه هفته از آغاز درگيري ها و كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از انسانها و احتمال افزايش ابعاد اين فاجعه، سكوت و بي موضعي را انتخاب كرده اند؟ آيا اين سكوت ناشايست بنوعي تائيد ضمني عملكرد ويرانگر سپاه نيست؟ آيا سكوت اين جريانات ناشي از افتادن مجدد در دام ادعاهاي رسانه هاي حاكميت همچون سالهاي ٥٨ و ٥٩ نيست كه عملكرد ضد مردمي و سركوبگرانه سپاه را فريبكارانه مقابله با تروريسم و تجزيه طلبي قلمداد مي نمايند؟ آيا ضديت با ماهيت جنگ افروزي و مقابله با تبعات وحشتناك آن اقتضا نمي كرد كه اين عمليات جنگي سپاه محكوم شود و اقدامات جدي و عاجل توسط جريانات سياسي اپوزيسيون در سطح افكار عمومي ايران و دنيا براي توقف جنگ و خونريزي صورت پذيرد؟ آيا انفعال در برابر عمليات سپاهي كه در كودتاي انتخاباتي ٨٨ و فجايع پس از آن نقش درجه يك داشته است و در تحميل شرايط فلاكت بار كنوني بر كشور متهم رديف اول است نوعي برخورد گزينشي با ريشه هاي استبداد ديني و تلقي فاشيستي از دين و حكومت محسوب نمي شود؟ چنين خطاهاي استراتژيكي تا چه اندازه در تداوم فاجعه بار حكومت فقيهان بر ايران در سي و دو سال گذشته نقش داشته است؟ راستي اگر با وجود چنين تبعيض هاي آشكاري (كه متاسفانه فراوان، تكراري و هميشگي هم هستند)، كردها با جنبش سبز همراهي نداشته باشند آيا بازهم عده اي متفكرانه و با ژست هاي روشنفكرماءبانه در جستجوي علل قهر قوميت ها سمينار و مناظره بر پا مي كنند؟
باور داشته باشيم كه تاريخ بيش و پيش از هر چيز براي درس آموزي است.

۱۳۹۰ مرداد ۷, جمعه

مصاحبه با سايت روزآنلاين


گزارش

پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۰
مساله کُرد راه حل نظامی ندارد

سپاه بازوی استبداد دینی شده است

ژنرال جبار یاور، سخنگوی نیروهای نظامی امنیتی حکومت اقلیم کردستان عراق در مصاحبه با روز در مورد تازه ترین اظهارات مقامات نظامی جمهوری اسلامی پیرامون بحران مرزی می گوید: "نیروهای حکومت مرکزی و حکومت اقلیم کردستان در تمامی این سالها در مرزهای مشترک مستقر بوده و مراکز نظامی مرزبانی نیز بدون استثنا در تمامی مرزهای این منطقه حضور فعال داشته اند."

گفته های این مقام عالی رتبه نظامی عراقی پاسخی است به اظهارات یک مقام ارشد نظامی در قرارگاه حمزه سیدالشهدا سپاه پاسداران که ادامه انجام عملیات نظامی جمهوری اسلامی در داخل خاک کردستان عراق را مشروط به استقرار نیروهای نظامی دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان "در نوار مرزی شمال عراق و ایران" کرده است.

محمد علی توفیقی، روزنامه نگار و کارشناس مسائل کردستان نیز در همین ارتباط با اشاره به تناقض اظهارات مقامات سپاه پاسداران در هفته های گذشته به روز می گوید: "به بهانه مقابله با پژاك، سایه سیاه جنگ و خونریزی را بار دیگر بر كردستان گسترانده اند. این در حالی است كه خود سپاه و مسئولین جمهوری اسلامی بهتر از هر كس دیگری می دانند كه مسئله كرد راه حل نظامی ندارد و تجربه سی و دو سال گذشته هم بخوبی موید همین نكته است كه علیرغم شدیدترین سركوب ها جنبش مدنی مردم كرد روز به روز قوی تر شده است."

سپاه در داخل مرزها تصمیم بگیرد

واکنش ها به درگیری های اخیر در مرزهای ایران و عراق همزمان با ادامه حملات توپخانه ای سپاه پاسداران همچنان ادامه دارد؛ پژاک آمارهای جدیدی از تلفات اعلام میکند و سپاه نیز برای پایان درگیری ها شرط می گذارد.

در تازه ترین واکنش نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به این درگیری ها، یك مقام ارشد نظامی در قرارگاه حمزه سیدالشهدا سپاه پاسداران در گفتگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد: "عملیات تهاجمی و انهدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه ضدانقلاب‌های آمریكایی پژاك در نوار مرزی شمال عراق و ایران تا زمانی كه دولت مركزی عراق و اقلیم كردستان در مرز مشترك مستقر نشوند، ادامه خواهد داشت."

حملات توپخانه ای جمهوری اسلامی و درگیری های نظامی سپاه و پژاک از سه هفته قبل شروع شده و بر اساس گزارش‌ها تا این لحظه نیز ادامه دارد.

جمهوری اسلامی علت گلوله‌باران مناطق مرزی را حضور نيروهای پژاک اعلام کرده است. مقامات کردستان عراق اما همواره حضور نيروهای این حزب در خاک کردستان عراق را رد کرده‌اند.

در تازه ترین اظهارات مقامات عراقی، ژنرال جبار یاور، سخنگوی نیروهای نظامی امنیتی کردستان عراق به روز می گوید: "فعالیت های نظامی احزاب مورد ادعای جمهوری اسلامی ارتباطی با ما ندارد. تحرکات نظامی آنها در داخل خاک ایران است، جمهوری اسلامی می تواند در داخل مرزهای خود هر تصمیمی در مورد آنها بگیرد. حکومت اقلیم کردستان مواضع شفاف خود را در این باره بارها اعلام کرده است، ما به هیچ عنوان در عملیات نظامی علیه ایران یا دیگر کشورهای همسایه شرکت نکرده ایم."

این مقام نظامی کردستان عراق می افزاید: "حکومت اقلیم کردستان و حکومت مرکزی بارها اعلام کرده اند ما حاضریم با جمهوری اسلامی در مورد این اختلافات گفتگو کنیم."

مقامات جمهوری اسلامی اما مسئولان حکومت اقلیم کردستان را متهم کرده اند که در کنترل مرزها و اجازه دادن به تحرک نظامی گروه های مخالف جمهوری اسلامی کوتاهی کرده اند.

ژنرال جبار یاور در این ارتباط می گوید: "ما هم می توانیم جمهوری اسلامی را متهم کنیم که از عهده کنترل مرزهایش بر نمی آید، اما این نه وظیفه ماست نه آنها. اگر هم چنین اتفاقی افتاده، باید یک هیات کارشناس بی طرف بعد از بررسی تمام جوانب این بحران، نتیجه آن را به صورت علنی اعلام و مشخص کند کدام طرف کوتاهی کرده اند."

تلاش برای بازسازی چهره مخدوش

پیش از آنکه مقامات نظامی سپاه برای پایان دادن به حملات شرط تعیین کنند، محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران در اولین روزهای پس از آغاز این درگیری گفته بود: "عملیات تعقیب و مجازات اشرار و تروریست های گروهک پژاک ادامه خواهد داشت."

رامین میهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه و رئیس كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز گفته بودند با گروه هایی که بی ثباتی و ناامنی" را در مرزها دامن می زنند باید "قاطعانه برخورد" کرد.

محمدعلی توفیقی، روزنامه نگار و فعال سیاسی با متناقض خواندن اظهارات متفاوت مقامات سپاه در هفته های اخیر، به روز می گوید: "برای رمزگشایی از این تناقض باید به هدف اصلی كه سپاه پاسداران از این حمله تعقیب می كند پرداخت. فاصله گرفتن سپاه از اهداف اولیه تشكیل آن و تبدیل این نهاد عقیدتی نظامی به بازوی اعمال استبداد دینی در ایران باعث ریزش انگیزه شدید در بدنه آن شده و در عین حال جایگاه ارزشی آن در نزد مردم را به شدت تضعیف نموده است. روند استحاله این نهاد كه با چنگ اندازی به شاهراه های اصلی اقتصاد كشور و پس از جنگ شروع شده بود با بسط حضور در همه صحنه های فرهنگی و سیاسی كشور در حال تكمیل است بگونه ای كه بسیاری از ناظران سیاسی شرایط كشور را كاملا نظامی و امنیتی می دانند."

او می افزاید: "پس از سركوب خونین اعتراضات آرام و مدنی مردم در جریان وقایع پس از انتخابات كه جایگاه سپاه را در حد یك حزب پادگانی تنزل داد، فرماندهان عالیرتبه برای جبران این كاهش مشروعیت و تقویت روحیه یگان های رزمی نیازمند یك عملیات محدود و در عین حال قابل كنترل بودند."

به عقیده این تحلیلگر کرد، سپاه پاسداران "مانند سالهای اوائل انقلاب كه از كردستان و مسئله كرد برای تثبیت حاكمیت فقیهان بر ایران بهره گرفتند، اینبار نیز برای فریب افكار عمومی به قربانی نمودن مطالبات مشروع، انسانی و قانونی ملت كرد روی آورده اند."

آقای توفیقی می گوید به بهانه پژاک می خواهند "سایه سیاه جنگ و خونریزی را بار دیگر بر کردستان بگستردانند."

اما عقیده دکتر توفیقی جنبش مدنی مردم کرد در سالهای گذشته علیرغم "شدیدترین سرکوبها" قوی تر شده است: "بگونه ای كه در حال حاضر گفتمان مبارزه مسلحانه در میان مردم كرد و جریان های اصیل سیاسی آنها جایگاهی ندارد. بنابراین باید گفت این تناقضات رفتاری و گفتاری تلاشی است برای خروج از بحران مشروعیت و بازسازی چهره مخدوش سپاه در افكار عمومی كه در حال حاضر بیشتر بعنوان یك نیروی كودتاگر و سركوبگر شناخته می شود تا یك نیروی حافظ امنیت ملی."

700 خانواده آواره شده اند

بعد از گذشت چند هفته از وقوع درگیری ها بین سپاه و پژاک، هنوز آمار دقیقی از کشته و زخمی شدن نظامیان و غیر نظامیان این درگیری ها در دست نیست.

با این حال خبرگزاری‌های حکومتی با اعلام یک آمار جدید از کشته و زخمی شدن ۱۵۰ عضو پژاک در درگیری های اخیر خبر داده‌اند.

خبرگزاری فارس به نقل از یک مقام ارشد نظامی در قرارگاه حمزه سیدالشهدا نوشته است طی عملیات‌های هفته‌های اخیر سپاه پاسداران و حزب حیات آزاد کردستان، بیش از ۵۰ نفر از افرادی که "عناصر ضدانقلاب" خوانده، كشته و ۱۰۰ نفر دیگر هم زخمی شده و عده‌ای هم به اسارت درآمده‌اند.

این خبرگزاری به اسم این "مقام ارشد نظامی" اشاره نکرده است.

پژاک، حزب حیات آزاد کردستان هم طی بیانیه‌ای در مورد آخرین آمار تلفات درگیری‌های اخیر ادعا کرده است کخ "در نتیجه ۱۸ مورد حمله زمینی نیروهای سپاه پاسداران با همکاری نیروهای نظامی محلی، دست کم ۲۵۵ نفر از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی را کشته است."

در مورد تلفات این حزب، پژاک گفته است: "تاکنون ۸ چریک کشته و چهار تن دیگر زخمی شده‌اند."

این حزب مخالف جمهوری اسلامی ادعا کرده است که در میان کشته شدگان سپاه پاسداران، اسامی یک فرمانده عالی رتبه، دو سرهنگ، یک سروان و دو تن از فرماندهان نظامی نیروهای محلی به چشم می‌خورد.

مقامات نظامی جمهوری اسلامی تا این لحظه کشته شدن نزدیک به ۲۰ نظامی را تائید کرده و در برابر گفته‌اند ده‌ها عضو پژاک را کشته‌اند.

هنوز منابع مستقل آمار دقیق تلفات این درگیری‌ها را تائید نکرده‌اند، اما رسانه های کردستان عراق به نقل از مسئولان منطقه از کشته و زخمی شدن دست کم 5 غیر نظامی به دنبال حملات اخیر توپخانه های جمهوری اسلامی خبر داده اند.

کميته بين‌المللی صليب سرخ در بيانيه‌ای اعلام کرده بود که ۱۷۵ خانواده ای که ناچار به ترک محل زندگی خود شده اند، اکنون با اتکا به سرپناه های موقت، چادر يا در خانه های بستگان يا آشنایان خود به سر می برند و تنها تعداد کمی از آنها قادر به تامين مسکن اوليه برای اقامت خود هستند.

مقامات کردستان عراق از جمله سخنگوی نیروهای نظامی امنیتی این منطقه، شمار خانواده های آسیب دیده در این جنگ را بیش از 700 خانواده اعلام کرده اند.

صلیب سرخ جهانی گفته به آسیب دیدگان این حملات کمک های انساندوستانه ارسال کرده است.

از جبار یاور فرمانده نیروهای نظامی امنیتی کردستان عراق می پرسیم که حکومت اقلیم کردستان و نهادهای مدافع حقوق بشر چه کمکی به آسیب دیدگان کرده اند؟ می گوید: "استاندار استانهای سلیمانیه و اربیل با حضور در منطقه با قربانیان این حملات ابراز همدردی و وسائل مورد نیاز آنها را تامین کرده اند. نمایندگان سازمان های هلال احمر عراق و صلیب سرخ جهانی هم با آوارگان ملاقات کرده و وعده داده اند که کمک های انساندوستانه را به آنها برسانند.

۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه