۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

جنبش سبز و ضرورت جلب اعتماد اقوام غیر فارس

میزگرد رادیو بین المللی فرانسه
بیژن برهمندی

روز بیست و یک فوریه از سوی سازمان ملل متحد روز جهانی زبان مادری نام گرفته است. بهمین مناسبت آن بخش از مردم جهان که موجودیت زبان مادری اشان ، بدلایل سیاسی و یا اقتصادی و اجتماعی در معرض مخاطراتی قرار دارد در چنین روزی به طرح شعار های مطالباتی خود می پردازند و همبستگی دیگر مردم جهان را برای حفظ و پویائی زبانهای در معرض تهدید به یاری می طلبند.

در ایران کمتر از یک قرن است که با اعلام " رسمی" شدن زبان فارسی در سراسر کشور، زبان های قومی در ایران دچار مخاطره شده و با محدودیت ها و محرومیت های متعددی مواجه گردیده اند.

بااین حال مشکلات و محرومیت های اقلیت های قومی در ایران تنها محدود به زبان مادری نمی شود و بسیاری از حقوق اجتماعی و سیاسی این اقلیت ها نیز همواره در معرض نادیده انگاری و حتی لگد مال شدن قرار داشته اند.
وجود این تبعیضات قومی به آفرینش مطالباتی می انجامند که ویژه قربانیان تبعیض است و کاربرد سراسری ندارند.
در ایران اگر جنبش سبز را نوعی حرکت سیاسی اجتماعی سراسری قلمداد کنیم که مطالبات عمومی را بر پیشانی خود دارد ، می توان به طرح این پرسش پرداخت که شعارهای این جنبش به چه میزانی نیاز ها و خواسته های اقوام قربانی تبعیض را بر میتابند؟
آیا این فرضیه درست است که در ماههای گذشته اقلیتهای قومی نقش فعال و پر اهمیتی در متن جنبش سبز بازی نکرده اند ؟
آیا این درست است که جنبش سبز بیشتر در تهران و چند شهر بزرگ کشور پایگاه اجتماعی دارد؟
آیا اقوام غیر فارس توانسته اند نیاز ها و مطالبات خود را در جنبش سبز شناسائی کنند؟
در میز گردی به همین مناسبت، آقایان یوسف عزیزی بنی طرف نویسنده عرب زبان ایرانی ، محمد علی توفیقی فعال سیاسی کرد و مسئول نشریه اینترنتی سیروان،و انصافعلی هدایت روزنامه نگار آذری مقیم کانادا ، به این پرسش ها پاسخ می دهند.

*یوسف عزیزی بنی طرف : " گروه وسیعی از نیرو های قومی در ایران از این شکایت دارند که در زمانهائی که مورد سرکوب واقع شده اند ، کسی از آنها حمایت نکرده است." این روزنامه نگار عرب ایرانی معتقد است که بی اعتمادی از مهم ترین دلایل عدم مشارکت این گروه از خلق های غیر فارس در جنبش اعتراضی اخیر است.

*محمد علی توفیقی : " جنبش سبز یک جنبش فراگیر اجتماعی با گفتمان ملی است و اقوام غیر فارس در آن نقش فعالی دارند. در کردستان مشارکت مردم در انتخابات افزایشی بیش از صد در صد داشت و علت نبود تظاهرات در حوادث پس از انتخابات به این دلیل است که تظاهرات در شهر هائی مثل مهاباد یا سنندج هزینه هایش بسیار بالاتر از تهران است."
توفیقی می گوید شما حتی اگر هم اکنون آمار بگیرید زندانیانی که در زندان ها هستند شامل همه اقوام ایرانی از جمله ترک ها ، عرب ها ، کرد ها و غیره می شوند.

*انصافعلی هدایت: " واقعیت آنست که جنبش سبز در تهران محدود است. حکومت تلاش کرده است یک امتیازات بسیار جزئی در استان ها به مردم بدهد و آنها را سرگرم کند تا بتواند تمام نیرو های سرکوب خود را در تهران جمع کند.

برای شنیدن میزگرد لطفا اینجا را کلیک کنید

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

چرا جنبش سبز غیرقابل مهار است؟

همانگونه که انتظار می رفت در سایه بی سابقه ترین تدابیر امنیتی، سرکوب شدید، فراخوان شمار زیادی از هواداران و سازمان دهی اجباری و مرسوم کارمندان، کارگران و سایر اقشار جامعه، مراسم 22 بهمن توسط حکومت در جوی آکنده از بیم و هراس برگزار شد. علاوه بر فضا سازی رسانه ای سنگینی که از یک هفته قبل از این مراسم آغاز شده بود و در بوق و سرنای حکومت از جشن "دفن فتنه" در یوم الله 22 بهمن سخن گفته می شد، رهبر جمهوری اسلامی نیز برخلاف رویه سالهای قبل، بلافاصله پس از این مراسم در پیام تبریکی به امت همیشه در صحنه، معاندان و فریب خوردگان داخلی را به بصیرت دعوت نمود تا پرده آخر نمایش "عادی نمایی" اوضاع تکمیل شود! گرچه حضور متمایز خیابانی و صحنه های قدرت نمایی معترضین در این مراسم نسبت به رویدادهای چند ماه گذشته نمود کمتری داشت اما برخلاف تصور حاکمیت "هیچ چیز" تمام نشده و همه چیز تازه آغاز شده است . زیرا علیرغم هشت ماه تلاش بی وقفه برای مهار و خاموش کردن صدای اعتراض مردم ایران، جنبش سبز دمکراسی خواهی و آزادی طلبی همچنان ادامه داشته و راهکارهای حکومت از سرکوب خونین و بازداشت و شکنجه گرفته تا ترور و اعدام و ارعاب نتوانسته است مانع این حرکت شود. چرایی ناکامی جمهوری اسلامی در مقابله با حرکت اخیر به ماهیت متفاوت و ویژگی های اختصاصی آن برمی گردد که در این یاداشت مورد اشاره قرار می گیرد.

ازانتخابات ریاست جمهوری دهم می توان بعنوان چالش برانگیزترین انتخابات ایران و یا حتی منطقه در سالهای اخیر یاد کرد. آنچه که قبل، حین و پس از انتخابات رخ داد و امروز بعنوان "جنبش سبز" شناخته می شود رویداد مهمی است که باید فراتر از موضوع یک انتخابات معمولی و یا احیانا جنگ قدرت میان جناح های حاکمیت به بررسی آن پرداخت. زیرا جنبش موجود، جنبشی گسترده میان طبقه متوسط شهری جامعه است که در فرآیند دموکراتیزاسیون جامعه ایران پدید آمده است. این حرکت مدرن، در نتیجه ناتوانی حکومت (ایدئولوژیک یا دانشی) در پاسخگویی به انتظارات بخش قابل توجهی از جمعیت کشور بوجود آمده است و به دیگر سخن می توان آن را با " ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی" نیز مرتبط دانست. رشد (کمی و کیفی) سریع طبقه متوسط شهری ایران از یک سو و ساختار سنتی اجتماع و قدرت حاکم از دیگر سوعدم توازن و چالش آشکاری را سبب شده است که پس از انتخابات اخیر همچون یک کوه یخ تنها بخش کوچکی از آن مشاهده شد که به مرور زمان خود را بیشتر نمایان خواهد کرد. بنابراین جنبش سبز را می توان تمایل اکثریت مردم برای "تغییر مسالمت آمیز" حکومت در ایران تلقی کرد زیرا اهدافی که "جنبش سبز" در قالب سئوال نمادین " رای من کجاست؟ " بدنبال تحقق آن می باشد تفاوت ماهوی با اهداف دوران اصلاحات ندارد واین دو نیز خود رویدادهایی اصیل برای بازگشت به آرمان های فراموش شده (و یا حتی منحرف شده ) ای هستند که مردم ایران با انقلاب بهمن 57 در پی دستیابی به آن بودند و آن چیزی جز عبور از نظام یکه سالار به حکومت مردم سالار نبوده است که در آن مقطع با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تبلور می یافت و امروز پس از پشت سر گذاشتن سی و یک سال تجربه ناموفق حکومت دینی می تواند به شکل دیگری تجلی یابد.

همچنین با این دو پیش فرض که اولا جنبش اخیر اتفاقی جدید و منحصر به یک گروه اجتماعی و یا سیاسی خاص مثلا طرفداران حکومت دینی و یا سکولارها نیست و ثانیا در راس آن تنها یک رهبر مثلا موسوی یا کروبی قرار ندارد، می توان آن را از باب "ماهیت" ،یک جنبش اجتماعی فراگیر دانست که بدلیل عدم انحصار در گروه، قوم، قشر و یا بخشی معینی از جامعه، از پتانسیل بسیار بالایی برای ایجاد تغییر در جامعه در حال گذار ایران برخوردار است.

برای شناخت دقیق تر این جنبش لازم است به چند نکته کلیدی اشاره شود که آن را از سایر حرکت های سی سال گذشته متمایز کرده است. این ویژگی ها را در اصل می توان بعنوان نشانه های اختصاصی (landmark) جنبش سبز نیز در نظر گرفت.

1-حاکمیت در یک پروسه آشکار و با تقلب رسوا نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر داد. بدون تردید در انتخابات های قبلی (حداقل از انتخابات مجلس هفتم به بعد) نیز تقلب وجود داشته است البته تا پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری، تقلب در قالب مهندسی آرا و با رویکرد حذف رقبا و دگر اندیشان از طریق شورای نگهبان و یا نهادهای امنیتی و جابجایی آرا در مقیاس کوچک و ابعاد محدود صورت می گرفته است. در حالیکه در این انتخابات مقیاس و ابعاد تقلب به حدی گسترده بود که محتمل ترین نظریه، عدم شمارش آرا و توزیع سهمیه ای اعداد و ارقام به جای رای مردم است. گرچه حکومت ولایت مطلقه فقیه(در عمل و نظر) کمترین انطباق را با دمکراسی دارد اما همواره حاکمان (مخصوصا در دوره رهبر دوم ) در تلاش بوده اند تا با حفظ ظاهر مردم سالار و استفاده ابزاری از مفاهیم دمکراتیک مانند انتخابات و یا تفکیک قوا، جلوه ای از "شبه دمکراسی " را برای کسب مشروعیت خارجی و داخلی به نمایش بگذارند اما با پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد هفتاد و شش و و پس از آن مجلس ششم، تمایل به حفظ این ظاهر دمکراتیک رفته رفته کاهش یافت و با تقویت و تحکیم جایگاه طرفداران حکومت اسلامی، می توان انتخابات ریاست جمهوری دهم را "پایان جمهوریت" در نظام ولایت مطلقه فقیه تلقی نمود نظامی که قوای سه گانه ی(مجریه، قضائیه و مقننه) آن به سطح دفاتری جهت اجرای منویات رهبر و بیت او تنزل یافته اند . این موضوع در درازمدت حاکمیت را در ابعاد حقوقی و از نظر انطباق با قانون اساسی موجود با چالش جدی مواجه می نماید. در عین حال از این به بعد در عرصه افکار عمومی ادعای دمکراتیک بودن قدرت مستقر مضحک بوده و تنها به کاهش مشروعیت داخلی و خارجی آن منجر خواهد شد.

2- بخش مهمی از مردم ایران در جریان یک حرکت اعتراضی، مسالمت آمیز و مدنی، اقتدار و تاثیر خود را در سطحی بسیار گسترده به نمایش گذاشتند بگونه ای که پس از انقلاب بهمن 57 برای اولین بار تظاهرات میلیونی مردم در ساختاری خارج از اراده و سازماندهی دستگاه های تبلیغی حاکمیت اتفاق افتاد. این حرکت عظیم و بی مانند را می توان بعنوان شروع فصل جدیدی از رابطه مردم و حکومت استبدای فرض کرد. بیشترین اهمیت حضور مردم در خیابان، از میان رفتن " پرهیز" مردم از رویارویی مستقیم با قدرت است. از سوی دیگر حاکمیت با برگزیدن سرکوب خشن وخونین و بهره گیری علنی از روش هایی که سالیان سال است هرگونه استفاده از آنها را با فریب مبتنی بر اخلاق و یا مذهب انکار نموده است، نشان داد که از حضور مردم در خیابان ها به شدت دچار واهمه و وحشت شده و احساس خطر جدی نموده است. دوگانه ی "رفع پرهیز مردم" و روی آوردن حکومت به "سرکوب سخت افزاری" در یک رابطه تصاعدی، بقای حاکمیت استبداد دینی را تهدید می کند. خستگی مفرط و عوارض روانی خشونت، به مرور نیروهای سرکوبگر را دچار تحلیل قوا و تردید خواهد کرد و از سوی دیگر تبعات منفی شرایط سخت و شدید پلیسی بر اقتصاد نحیف و اجتماع پرچالش ایران هزینه های مادی و معنوی غیرقابل تحملی برای حکومت ایجاد می نماید.گرچه سالیان درازی است که عملا گزینه مملکت سوز "کنترل اوضاع" جایگزین "مدیریت علمی" در کشور شده است اما از این پس چنین کنترلی نیز دیگر ممکن نخواهد بود.

3- برای اولین بار در تاریخ سی سال گذشته همسویی حداکثری میان اپوزیسیون خارج و داخل کشور پدید آمد.اصلاح طلبان که با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی به طور کامل از چرخه قدرت اخراج شدند در نقطه ای به نام انتخابات دهم با اپوزیسیون خارج از حاکمیت که طیفی از نیروهای سیاسی مختلف را در بر می گیرد، با هم تلاقی نمودند و این ائتلاف نانوشته سیاسی تا حدود زیادی در جریان وقایع پس از انتخابات نیز باقی ماند. گرچه این "سینرژیسم و همپوشانی انتخاباتی" بی سابقه را نمی توان یک تحول استراتژیک به حساب آورد،اما اگر در بستر تحرکات تاکتیکی جریانات موجود نیز ارزیابی شود بازهم نشانه نوعی بلوغ سیاسی در سایه واقع بینی است و آن را می توان سرمایه ای اجتماعی با ارزش فزاینده تلقی کرد.

4-قدرت های بزرگ و اثر گذار جهان که در طول چند سال گذشته با چالش ایران هسته ای دست و پنجه نرم کرده اند پس از مدتها موضوع جدیدی را در راستای دفاع از نیروهای تحول خواه ایران و تقویت حقوق بشر و پیشبرد دمکراسی در دستور کار خود قرار دادند. یکی از مهمترین نگرانی های نیروهای خواستار تغییر، بیم از معامله گری رژیم ایران بر سر اهداف جنگ طلبانه هسته ای در خارج، به منظورتشدید سرکوب در داخل و گسترش خفقان بوده است که با موضع گیری های مثبت وصریح بسیاری از کشورهای موثر در معادلات جهانی به نفع جنبش سبز و محکوم نمودن سرکوب مردم معترض، عدم ارسال پیام تبریک از سوی روسای اکثر کشورهای دنیا به رئیس جمهور منتصب ، حمایت تعدا زیادی از نهادهای بین المللی و شخصیت های شناخته شده علمی، فرهنگی و سیاسی از حرکت های اعتراضی مردم ایران و جنبش دمکراسی خواهی، احتمال موفقیت آمیز بودن این "سوداگری دیپلماتیک" به میزان زیادی کاهش یافته است.رهبر ایران در یکی از سخنرانی های خود، ضربه به اعتبار بین المللی کشور در آستانه مذاکرات مهم هسته ای را یکی از مهمترین تاثیرات وقایع اخیر(البته از دید او فتنه ) دانست. این مسئله می تواند بخوبی نشان دهنده عمق حسرت و نگرانی شدید نسبت به از دست رفتن امکان این معامله مهم و حیاتی باشد.

مجموعه این عوامل (کاهش مشروعیت قدرت، رفع پرهیز مردم از رویارویی با حکومت، سینرژیسم اپوزیسیون و...) که با شیبی آرام، اما روندی فزاینده در جریان است در کنار خطای فاحش تحلیل "فتنه" از اعتراضات ریشه دار و اساسی مردم ، تردیدهای جدیی در مورد توان حکومت ایران برای عبور از بحران موجود و مهار جنبش سبز را پدید آورده است.


۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

هاوڕێیه‌تی کردنی کورده‌کان له‌ گه‌ڵ بزوتنه‌وه‌ی سه‌وزی ئێران، مه‌نتقی ترین رێکار له‌ راستای وه‌دیهاتنی ئامانجه‌کانی "بزوتنه‌وه‌ی نه‌ته‌وه‌یی کورد"ه.

بۆرۆژهه‌ڵات - ناوه‌ندی هه‌واڵ: ماوه‌ی نیزیک به‌ هه‌شت مانگه‌ بزوتنه‌وه‌یه‌کی به‌رینی خه‌ڵکی ئێران له‌ ژێر ناوی بزوتنه‌وه‌ی سه‌وز، دژ به‌ ده‌سه‌ڵاتی کۆماری ئیسلامی ده‌ستی پێکردووه‌. له‌و ماوه‌یه‌دا کوردستان به‌ پێچه‌وانه‌ی نه‌ریتی سی ساڵی رابردووی، راسته‌وخۆ له‌ ناو بزوتنه‌وه‌ ئیعترازیه‌کان دا خۆی نه‌دیتۆته‌وه‌. له‌ لایه‌کی دیکه‌ش وه‌ک چۆن بزوتنه‌وه‌ی سه‌وز بزوتنه‌وه‌یه‌کی یه‌کده‌ست و به‌ روانگه‌یه‌کی روون و دیاریکراو نه‌هاتۆته‌ مه‌یدان، حیزب و لایه‌نه‌ سیاسیه‌کانی کوردستانیش نه‌ به‌ یه‌که‌وه‌ و له‌ ناو خۆیاندا هه‌ڵوێست و روانگه‌یه‌کی یه‌کده‌ستیان سه‌باره‌ت به‌ بزوتنه‌وه‌که‌ نه‌بووه‌.

محه‌ممه‌د عه‌لی تۆفیقی ماوه‌یه‌کی زۆر نییه‌ رۆژهه‌ڵاتی کوردستانی به‌ جێ هێشتووه‌ و نیشته‌جێی ده‌ره‌وه‌ی وڵات بووه‌. ئه‌و هه‌م له‌ سه‌رده‌می بانگه‌شه‌ی هه‌ڵبژاردنه‌کان و هه‌میش له‌ سه‌ره‌تای ده‌سپێکی خۆپیشاندانه‌کانی دوای هه‌ڵبژاردن، له‌ نیزیکه‌وه‌ ئاگای له‌ بزوتنه‌وه‌که‌ بووه‌. له‌ بابه‌ت ڕۆڵی کورده‌کان له‌ ناو بزوتنه‌وه‌ی سه‌وزدا، به‌ "بۆرۆژهه‌ڵات" ده‌ڵێ: "به‌ پێچه‌وانه‌ی ئه‌و که‌سانه‌ که‌ باس له‌ بێده‌نگیی کورده‌کان یان له‌ په‌ڕاوێزدابوونی ئه‌وان له‌ ماوه‌ی رووداوه‌کانی ئه‌م دواییانه‌ دا ده‌که‌ن، ئه‌من پێموایه‌ کورده‌کان نه‌ک له‌ بزوتنه‌وه‌ی ناره‌زایه‌تیی ئه‌م دواییانه‌ی خه‌ڵکی ئێران جیا نین، ته‌نانه‌ت له‌ سه‌رهه‌ڵدان و به‌هێزکردنیشی دا، ده‌وری گرینگیان هه‌بووه‌." ئه‌و پێیوایه‌ که‌ "کورده‌کان هه‌ر به‌و جۆره‌ که‌ له‌ ماوه‌ی سی ساڵی رابردوودا پێشه‌نگی بزوتنه‌وه‌ی ئیعترازی و خوازیاری دێموکراتیزه‌ کردنی ئێران بوون، ده‌بێ هه‌روا له‌ سه‌ر ئه‌م ره‌وته‌ پێشره‌وانه‌یه‌ی خۆیان به‌رده‌وام بن."

تۆفیقی ئاوا پێناسه‌ی بزوتنه‌وه‌ی سه‌وز و ڕۆڵی کورد له‌ ناو بزوتنه‌وه‌که‌ دا ده‌کا و ده‌ڵێ: "ناکرێ بزوتنه‌وه‌ی ئیعترازیی سه‌وزی ئێران ته‌نیا له‌و ماوه‌ زه‌مه‌نیه‌ی ئه‌م حه‌وت مانگه‌ی دوای هه‌ڵبژاردنه‌کان دا ببینینه‌وه‌. چونکه‌ ئه‌م حه‌ره‌که‌ته‌ به‌ر له‌ هه‌ڵبژاردنه‌کان ده‌ستی پێکرد، له‌ رۆژی هه‌ڵبژاردن دا گه‌یشته‌ لوتکه‌ و دوای ئه‌وه‌ش درێژه‌ی کێشا. به‌ر له‌ هه‌ڵبژاردن یه‌کێک له‌ گرینگترین گوفتمانه‌کانی زاڵ به‌ سه‌ری فه‌زای ته‌بلیغاته‌کان، له‌ ناو بارودۆخی هه‌نوکه‌یی و سه‌لماندنی هه‌ڵاواردنه‌کانی حکومه‌تی سه‌باره‌ت به‌ مافی قه‌ومه‌کانی ئێرانی، گوفتمانی بزوتنه‌وه‌ی کورد بوو که‌ ته‌ئسیری زۆری هه‌بوو و زۆربه‌ی کاندیداتۆره‌کانی ناچار به‌ دژکرده‌وه‌ و پێشکه‌ش کردنی رێگای چاره‌ بۆ کێشه‌ی قه‌ومی له‌ ئێران دا کرد. هه‌روه‌ها ئه‌وه‌ ته‌نیا کورده‌کان ‌بوون که‌ له‌ باره‌ی رێژه‌ی به‌شداری کردن له‌ هه‌ڵبژاردنه‌کان دا، هه‌ڵچوونێکی سه‌دا سه‌دیان به‌ خۆوه‌ بینی. چونکه‌ کوردستان له‌ خولی پێشوو دا له‌ ته‌حریم دا بوو. له‌ رووداوه‌کانی دوای هه‌ڵبژاردنیش دا، که‌ پتر تایبه‌ت به‌ شاره‌ گه‌وره‌کان به‌ تایبه‌ت تاران بوو، کورده‌کانی نیشته‌جێی شاری تاران له‌ خۆپیشاندانه‌کان دا رۆڵێکی که‌متر له‌ ئێرانیه‌کانیان نه‌بوو. به‌ تایبه‌تی که‌ ده‌بینین به‌شێک له‌ شه‌هیدانی بزوتنه‌وه‌ی سه‌وز، له‌ کورده‌کان بوون. له‌ ناو زیندانه‌کانی کۆماری ئیسلامیش دا به‌ داخه‌وه‌ کورده‌کان بنه‌یان گرتووه‌. له‌ کاتی خۆپیشاندانه‌کان دا دوکتور ره‌مه‌زانزاده‌ و ژماره‌یه‌کی دیکه‌ له‌ خوێندکاران و شارۆمه‌ندانی کورد به‌م بۆنه‌وه‌ گیران. له‌ ماوه‌ی حه‌وت مانگی رابردوو دا زۆربه‌ی لایه‌نه‌ سیاسی و حیزبه‌ کورده‌کان لایه‌نگریان له‌و حه‌ره‌که‌ته‌ ئیعترازیانه‌ کرد و ته‌نانه‌ت ئیمکاناتی راگه‌یاندنی خۆیان له‌و راستایه‌دا به‌کار برد. که‌وابوو ده‌بینین ئه‌وه‌ی به‌ بێده‌نگی یان په‌راوێزنشینیی کورده‌کان لێک ده‌درێته‌وه‌، راست نییه‌."

محه‌ممه‌د عه‌لی تۆفیقی له‌ بابه‌ت هۆکاری په‌ل نه‌هاویشتنی خۆپیشاندانه‌کان بۆ شاره‌کانی کوردستان ده‌ڵێ: "کێشه‌یه‌ک که‌ نابێ به‌رچاوی نه‌گرین، باری ئه‌منیه‌تی خه‌ڵکی کورده‌ بۆ خۆپیشاندان که‌ زۆر جیاوازه‌ له‌ شوێنگه‌لی وه‌ک تاران و شاره‌ غه‌یره‌ کورده‌کان. ئه‌زموونی تاڵی بزوتنه‌وه‌ ئیعترازیه‌کانی پێشوو نیشانی داوه‌ که‌ جۆری روبه‌روو بوونه‌وه‌ی حکومه‌ت له‌ کوردستان زۆر توند و تیژتره‌. له‌ ماوه‌ی سی ساڵی رابردووش دا تێچوویه‌کی زۆر له‌م باره‌وه‌ خراوه‌ته‌ سه‌ر شانی خه‌ڵک. که‌وابوو وریابوون ئه‌وه‌ ده‌خوازێ که‌ هه‌ر جۆره‌ حه‌ره‌که‌تێک له‌ کوردستان ده‌بێ به‌ وه‌به‌رچاو گرتنی هه‌موو لایه‌نه‌کان و هه‌ستیاریی هه‌نوکه‌یی ئه‌نجام بدرێ. له‌ بنه‌ڕه‌تدا یه‌کێک له‌ ئامانجه‌کانی بزوتنه‌وه‌ی سه‌وز له‌ هه‌موو رێوره‌سمه‌کان دا له‌ سه‌ر بنه‌مای به‌ لانیکه‌م گه‌یاندنی تێچووه‌کانه‌. هه‌ڵبه‌ت من پێموایه‌ ده‌بێ بیر له‌ رێگاگه‌لی تر وه‌ک مانگرتنی گشتی و شێوازه‌کانی دیکه‌ی نافه‌رمانیی مه‌ده‌نیش بکرێته‌وه‌."

له‌ بابه‌ت جۆری تێکه‌ڵبوونی کورد له‌ گه‌ڵ بزوتنه‌وه‌ی ناره‌زایه‌تیی خه‌ڵکی ئێران و به‌شداریی له‌ خۆپیشاندانه‌ بۆنه‌ییه‌کان دا، تۆفیقی ده‌ڵێ: "له‌ هه‌لومه‌رجی ئێستادا، به‌ رای من درێژه‌دان، قوڵ کردنه‌وه‌ و به‌رینتر کردنه‌وه‌ی هاوڕێیه‌تی کردنی کورده‌کان له‌ گه‌ڵ بزوتنه‌وه‌ی سه‌وزی ئێران (هه‌ڵبه‌ت به‌ پاراستنی شوناسی نه‌ته‌وه‌یی و پێداگری له‌ سه‌ر خواسته‌ دیاریکراوه‌کانی وه‌ک دێموکراسی که‌ سی ساڵ دروشمی کورده‌کان بووه‌) مه‌نتقی ترین، که‌م تێچوو ترین و هاوکات شوێندانه‌رترین رێکار له‌ راستای وه‌دیهاتنی ئامانجه‌کانی "بزوتنه‌وه‌ی نه‌ته‌وه‌یی کورد" داده‌ندرێ. به‌و هۆیه‌ له‌ رۆژی 22ی به‌همه‌ن یان موناسبه‌ته‌کانی دیکه‌ که‌ قه‌راره‌ ببێ به‌ گۆڕه‌پانی هێزنواندنی سه‌وزه‌کان، باشتره‌ که‌ کورده‌کانیش وه‌ک خه‌ڵکی دیکه‌، له‌ گه‌ڵ بزوتنه‌وه‌ی سه‌وزی ئازادیخوازی و دیموکراتیزاسیونی ئێران بکه‌ون. چونکه‌ وه‌دیهاتنی خواسته‌کانی خه‌ڵکی کورد، ‌‌ به‌ ئازادیی وڵات له‌ چنگی ره‌شی ئیستبدادی دینی و دێموکراتیزه‌ بوونی حکومه‌ت و کۆمه‌ڵگای ئێران به‌ستراوه‌ته‌وه‌."

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

با این کارها می خواهند از حضور سبزها در راهپیمایی 22 بهمن جلوگیری کنند

مصاحبه با رادیو فردا

بهروز کارونی

اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده نيروی انتظامی، روز يکشنبه اعلام کرد: «با همکاری مردم و تلاش دستگاه‌های اطلاعاتی و امنيتی، ۷۰ درصد اغتشاشگران روز عاشورا که تصاويرشان منتشر شده بود، شناسايی شدند ».

مقام های جمهوری اسلامی در بيش از هفت ماهی که از آغاز تظاهرات مخالفان دولت در شهرهای ايران می گذرد، از کلمه «اغتشاشگر» برای تظاهرکنندگان استفاده می کنند.

آقای احمدی مقدم گفته است: «در حوادث روز عاشورا با استفاده از موبايل هاي دوربين‌دار سعي در بزرگنمايي حوادث داشتند و با گرفتن كلوزآپ و ديگر تكنيك‌هاي فيلم‌برداري قصد داشتند تعداد اغتشاشگران را فراوان جلوه دهند».

وی افزوده است: «اما در روز عاشورا ۵۰ ميليون ايرانى در حال عزادارى بودند كه دشمنان اين ۵۰ ميليون نفر را نشان ندادند اما اغتشاش عده‌اى را بزرگ‌نمايى كردند».

اعلام خبر شناسايی تظاهرکنندگان مخالف دولت در حالی از سوی فرمانده نيروی انتظامی اعلام شد که اين نيرو چندی پيش با انتشار ويژه نامه هشت صفحه ای «امين جامعه»، تصاوير ۶۵ تن از تظاهرکنندگان که در راهپيمايی روز عاشورا شرکت کرده بودند را منتشر کرده بود.

در روز عاشورای سال جاری، تظاهرات گسترده ای از سوی مخالفان دولت در تهران و شهرهای ديگر ايران صورت گرفت که به گفته مقام های نظامی و امنيتی صدها نفر بازداشت شدند.

پيشتر پليس اطلاعات وامنيت عمومی نيروی انتظامی که اين افراد را عوامل ناامنی و آسيب رساندن به اموال بيت المال، اخلال در نظم عمومی و اهانت کنندگان به مقدسات و شعائر اسلامی در روز عاشورای حسينی ناميده بود، از مردم خواسته بود تا اين شهروندان را شناسايی کنند.

به نوشته سايت « سحام نيوز»، ارگان حزب اعتماد ملی، اين ويژه نامه در تیراژ کثيری منتشر و در مساجد، مدارس، اداره ها و ساير سازمان ها توزيع شد.

پس از آن، نيروی انتظامی روز ۲۸ دی ماه اعلام کرد که پس از انتشار درخواست عمومی اين نيرو برای شناسايی برخی از معترضان روز عاشورا در تهران، ۴۰ تن از آنها شناسايی و بازداشت شدند.

سايت رسمی پليس ايران به نقل از يک «مقام آگاه»، نوشت که اين افراد با همکاری مردم شناسايی شده اند.

محمد علی توفيقی، تحليلگر سياسی در پاريس، در گفت و گو با «راديو فردا» از زاويه ديگری به اين موضوع نگاه می کند و می گويد: «اين نوع حرف ها و اقدامات بيشتر برای فرافکنی است و عملاً به منظور ايجاد شکاف بين معترضين و بخش های خاموش جامعه صورت می گيرد».

وی می افزايد: «از گذشته و به خصوص در اين هفت ماه، آقايان عادت کرده اند که مکنونات قلبی خود را به مردم نسبت دهند و می گويند مردم خواهان برخورد با سران فتنه و یا مجازات اغتشاشگران هستند. آنها در اين پرده از نمايش، مردم را به صحنه تقابل با معترضان کشانده اند و با اين شانتاژها قصد دارند معترضين به وضع موجود و مردمی که حقوق ضايع شده خود را طلب می کنند، مشتی اغتشاشگر و برهم زننده نظم عمومی معرفی کنند که حتی جامعه هم به مقابله با آنها برخاسته است».

در عین حال، برخی از تحليلگران بر اين باورند که سخنان مربوط به شناسايی تظاهرکنندگان به منظور ترساندن مخالفان از شرکت در تظاهرات روز ۲۲ بهمن صورت گرفته است.

آقای توفيقی با تاييد اين موضوع می گويد: «اين موضوع به نزديک شدن ۲۲ بهمن هم ارتباط دارد، چون سبزها تصميم گرفته اند ۲۲ بهمن صحنه بعدی قدرت نمايی آنها باشد. وقتی اين اقدامات را با اطلاعيه های نهادها و ارگان هايی مانند سپاه کنار هم می گذاريم، به اين نتيجه می رسيم که آنها قصد دارند با این لطايف الحيل در بين مردم ايجاد رعب و وحشت کنند و از حضور سبزها در راهپيمايی روز ۲۲ بهمن جلوگيری کنند».

برای شنیدن اینجا را کلیک کنید