۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

رزمایشی با مصرف داخلی

گفت‌وگو با رادیو زمانه

ایرج ادیب‌زاده

در شرایطی که تنش میان غرب و جمهوری اسلامی بر سر مسئله‏ی هسته‏ای شدیدتر از پیش شده و واشنگتن بار دیگر گزینه‏ی نظامی علیه جمهوری اسلامی را مطرح کرده است، برخی مقام‏های نظامی جمهوری اسلامی، روزنامه‏ها و سایت‏های دولتی، برپایی مانور سه روزه‏‌ای با عنوان «رزمایش پیامیر اعظم پنج» در تنگه‏ی هرمز را پاسخی به تهدیدهای دشمن توصیف کرده‏اند.

مقامات نظامی و رسانه‏های دولتی ایران گفته‏اند: این رزمایش نشان داد که ایران در صورت هدف حمله قرار گرفتن از خارج، این تنگه را خواهد بست و اقتصاد جهان را مختل خواهد کرد.

سردار پاسدار علیرضا تنگسیری، فرمانده‏ی منطقه‏ی یکم نیروی دریایی سپاه می‏گوید: «خلیج فارس در کنترل کامل ما است».

سایت نیمه‏دولتی تابناک نیز از بازتاب گسترده‏ی این مانور در رسانه‏های عربی نوشته و تیتر زده است: «عصبانیت برخی رسانه‏های منطقه از مانور قدرت ایران».

از سوی دیگر، برخی کارشناسان امور نظامی غربی گفته‏اند که سپاه پاسداران خود را آماده می‏کند تا در صورت حمله‏ی نظامی، تنگه‏ی هرمز را مسدود کند.

به گفته‏ی این کارشناسان، مسدود کردن تنگه‏ی هرمز با توسل به امکانات نظامی، دشوار نخواهد بود. این اقدام اما، واکنش کشورهای دیگر منطقه و قدرت‏های بزرگ را در پی خواهد داشت.

آیا برپایی این مانور به‌دلیل نگرانی جمهوری اسلامی از حمله‏ی احتمالی اسراییل و آمریکا و نیز تحریم‏های جهانی پیش‌ رو است، یا هدف آن تنها نوعی قدرت‏نمایی است؟

این پرسشی است که با آقای دکتر محمدعلی توفیقی، روزنامه‏نگار و تحلیل‏گر سیاسی، در میان گذاشته‌ایم:

مانورهای نظامی با اهداف مختلف برگزار می‏شوند. این اهداف می‏توانند ازجمله حفظ توان نظامی، تمرین رزم، سنجش توانایی نیروها، کارآزمایی تکنولوژی‏ها و ابزارآلات و ادوات جنگی باشند. البته می‏توانند حاوی پیام‏هایی نیز در روابط بین‏الملل باشند.


محمدعلی توفیقی می‌گوید: قصد ایران از برگزاری این مانور، بیش از آن که نمایش توان رزمی و دفاعی خود باشد، نوعی جنگ تبلیغاتی است که مخصوصاً داخل ایران را نشانه گرفته است

رمزگشایی از مانور اخیر نیروهای نظامی ایران و در راس آن‏ها سپاه پاسداران در خلیج فارس و تنگه‏ی هرمز، با توجه به شرایط زمانی و نقطه‏ای که برای برگزاری این مانور انتخاب شده است، کار چندان سختی نیست.

تبلیغات پرحجم رسانه‏های ایران و اظهار نظر مسئولین و مقامات ایرانی، حتی آن‏هایی که خیلی هم با مسائل نظامی ایران مرتبط به‌نظر نمی‏رسند- حتی رییس قوه‏ی قضاییه، این مانور را به‏موقع و به‏جا خوانده و آن را نوعی پاسخ‌گویی به تهدیدها عنوان کرده- نشان می‏دهد که اهداف تبلیغاتی و القای پیام از طریق این مانور، بیشتر مد نظر حاکمان ایران بوده است. در واقع مجموعه‏ی این‌ها از لحاظ زمانی، نشان می‏دهد که این مانور نوعی پیام قدرت‏نمایی و القای این مسئله است که ایران دارد خود را برای پاسخ‏گویی به حملات احتمالی آماده می‏کند.

به‌نظر شما، ادعای بستن تنگه‏ی هرمز از سوی ایران، چقدر واقعی است و زمینه‏ی اجرایی دارد؟

ایران همواره اعلام کرده است که در پاسخ به حملات احتمالی به تاسیسات هسته‏ای‏اش، فقط یک جنگ متقارن را درنظر نخواهد داشت، بلکه به صورت نامتقارن پاسخ خواهد داد.

منظور ایران به‌طور مشخص این است که در چنین شرایطی از همه‏ی ظرفیت‏ها و امکاناتی که در نقاط مختلف دنیا و حتی در قسمت‏های مختلف جغرافیای ایران دارد، استفاده خواهد کرد. از جمله و به‌طور مشخص، هم فرماندهان نظامی و هم مقامات سیاسی ایران، در چند روز گذشته به کرات به تنگه‏ی هرمز اشاره کرده‏اند.

تنگه‏ی هرمز اهمیت فوق‏العاده استراتژیکی برای جهان دارد. بیش از ۴۰ درصد از تامین انرژی دنیا باید از این تنگه عبور کند. ایران با توجه به تسلط استراتژیکی که روی این نقطه دارد، همواره از این تنگه به‌عنوان یک عامل تهدید استفاده و عنوان کرده از این طریق قادر است اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار بدهد.

از حیث فنی و نظامی، بستن تنگه‏ی هرمز کار سختی نیست. گفته می‏شود که غرق شدن سه کشتی در این تنگه باعث بسته شدن آن خواهد شد.

آثار و تبعات این قضیه اما از یک طرف برای خود ایران که به‌شدت برای صادرات نفت و یا واردات محصولات نفتی‏ای مانند بنزین و یا سایر فراورده‏ها، نیاز به عبور کشتی‏ها از این تنگه دارد، و از سوی دیگر برای سایر کشورهای حاشیه‏ی خلیج فارس که برای صادرات نفتی‏شان از این تنگه استفاده می‏کنند و طبیعتاً قدرت‏های بزرگ که برای چرخش اقتصادشان به این نقطه نیاز دارند، آنقدر زیاد است که به نظر نمی‌رسد موضوع بسته شدن تنگه‏ی هرمز، بتواند به آسانی، حداقل برای طولانی‌مدت میسر و مد نظر باشد.

چون هم سایر کشورها این آمادگی را دارند و حتی مانورهایی برای باز کردن انسداد احتمالی تنگه انجام داده‏اند، و هم این که بسته شدن آن در طولانی‌مدت، می‌تواند اقتصاد خود ایران را فلج کند. درنتیجه این نمی‏تواند ابزار استراتژیک درازمدتی برای ایران به حساب بیاید. یعنی در هر حال یک شمشیر دولبه است و احتمال این که به‌خود ایران آسیب جدی برساند زیاد است. از سوی دیگر، جبهه‏ای که از غرب و کشورهای منطقه در برابر ایران به وجود خواهد آورد، کار ایران را بسیار بسیار سخت‏تر خواهد کرد.

در گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا به کنگره، با توجه به برگزاری مانور دریایی سپاه پاسداران آمده است: «نیروهای مسلح ایران از نظر آمادگی نظامی در سطحی بسیار پایین‏تر از نیروهای مسلح ترکیه قرار دارند»، هم‌چنین تاکید شده است که «نیروهای ایران از نظر تجهیزات ضعیف هستند و تسلیحات آن‏ها بیش از سی‌سال است که تجدید نشده است. از این‌رو، تهدید پنداشتن مانور سپاه پاسداران، جدیت ندارد». ارزیابی شما در این‏باره چیست؟

این که توان دفاعی ایران و تجهیزات نظامی‏اش، به‏روز نیستند، واقعیتی است که تحریم‏های سخت و شرایط منطقه نیز آن را به خوبی نشان می‏دهد، اما به‌نظر من قصد ایران از برگزاری این مانور، بیش از آن که نمایش توان رزمی و دفاعی خود باشد، نوعی جنگ تبلیغاتی است که مخصوصاً داخل ایران را نشانه گرفته.

درواقع این مانور بیشتر مصرف داخلی دارد و هدف آن تقویت موقعیت اصول‏گرایان و اقتدارگرایان است که مخصوصاً بعد از وقایع سال گذشته و جنبش سبز با بحران مشروعیت شدیدی مواجه شده‏اند.

به این ترتیب، با توجه به تهدیداتی که در سطح بین‏المللی علیه ایران مطرح شده، این مانور، می‏تواند بیشتر مصرف داخلی داشته و برای تقویت روحیه و بازسازی اقتدار مخدوش شده‏ی حاکمیت صورت گرفته باشد.