۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

مکتب ایرانی: سومین مدل تاریخی حضور نظامیان در زمام‌داری

گفتگو با رادیوبین المللی فرانسه

به قلم رضا ولی زاده

ملی گرایی: استراتژی یا تاکتیک؟

«اگر ایرانیان نبودند، امروز بی‌تردید اسلام در میان خروارها توهم ناشی از ناسیونالیسم عربی مدفون بود.» این جمله را اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر محمود احمدی‌نژاد مرداد ماه امسال در «دومین همایش ایرانیان مقیم خارج» بر زبان آورد و با طرح «مکتب ایران» هر روز حساسيت اهل نظر را به تحليل و كشف ایدئولوژی پنهان و پیدای دولت دهم بيش از پيش برانگيخت.
اما این بار اسفندیار رحیم‌مشایی در طرح مواضع معمولا جنجال‌برانگیزش تنها نماند. محمود احمدی‌نژاد هم در خرداد ماه امسال به توضیح «مکتب ایرانی» پرداخت: «دریافت ایرانیان از اسلام برای ما مبنای عمل است چون دریافت های مختلفی از اسلام در دنیا وجود دارد. آن برداشتی از اسلام برای ما ملاک عمل است که ایرانی است.» و در شهریورماه نیز از شبکه‌ی اول سیمای جمهوری اسلامی از جایگاه اندیشه‌ای و تاریخی کوروش، پادشاه ایرانی سخن گفت: «...تخصصی در این باره ندارم که بگویم کورش ذوالقرنین پیامبر بوده، اما مشخص است که او آدم خوبی بود. تجلیل از کورش ملی‌گرایی نیست. او یک شخصیت برجسته است که البته افتخار می ‌کنیم او هم ایرانی بود.»
برخی از تحلیل‌گران و صاحب‌نظران سیاسی، بروز مواضع «ملی‌گرایانه» در حاشیه دولت محمود احمدی‌نژاد را «استراتژی» می‌دانند و برخی «تاکتیک». پاره‌ای از تحلیل‌ها هم به کاربرد مصرف خارجی و داخلی مواضع «ملی گرایانه»ی دولت محمود احمدی‌نژاد در بستر تحولات منطقه‌ای و موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کنونی ایران اشاره دارند.


ملی گرایی: راهی برای کسب مشروعیت؟

محمدعلی توفیقی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی ساکن پاریس طرح مواضع ملی‌گرایانه در دولت محمود احمدی‌نژاد را تاکتیکی می‌داند که در پسِ آن اعتقاد و ایدئولوژی معینی وجود ندارد و باید آن را بیشتر از زاویه تلاش برای حفظ و یا کسب قدرت سیاسی بررسی کرد: « سوابق آقای اسفندیار رحیم مشایی در گذشته و همین طور نسبت شان با گروه حاکم فعلی و به خصوص نقشی که طی ده سال گذشته در مطرح کردن آقای احمدی‌نژاد و سپس برکشیدن ایشان تا مقام ریاست جمهوری داشته به ما نشان می‌دهد در تاکتیک سیاسی جدیدی که ایشان برگزیدند از هنر و بخت بالایی احتمالا برخوردار هستند.»

توفیقی می‌گوید: «فردی با هوشمندی آقای رحیم مشایی که مرور روند ارتقای ایشان در ۳۱ سال گذشته نشان می‌دهد به خوبی با قواعد بازی در منظومه ی فقیهان حاکم بر ایران آشنا‌ست و سال‌ها در پست‌های ارشد امنیتی وزارت اطلاعات ایفای مسئولیت کرده‌اند، قطعا متوجه موقعیت و حرف‌هایی که باید بزنند و نزنند و تبعات احتمالی و تاثیرات آن هستند. این بحث را چندین بار و به چند مناسبت مختلف تکرار کرده‌اند و هر بار هم با واکنش منفی از سوی ارکان و اجزای حاکمیت مواجه شده‌اند؛ بنابراین، این فرض که ایشان این مسائل را ندانسته و ناخواسته مطرح می‌کند منتفی است.»
توفیقی که عضو مستعفی شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است کارکرد طرح «مکتب ایرانی» و مواضع ملی‌گرایانه‌ی اسفندیار رحیم مشایی را دارای دو هدف می‌داند: « دولت دهم از یک بحران مشروعیت رنج می‌برد و در افکار عمومی کشور به عنوان یک دولت ناکارآمد در ابعاد اجرایی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شناخته می‌شود. این بحث‌ها را هم برای جبران مشروعیتی که ندارند مطرح می‌کنند.»
و درباره‌ی هدف دیگر این مواضع می‌گوید: آقای مشایی با زیرکی خاص مکتب ایرانی را مطرح می‌کنند. [این] بیشتر ملغمه‌ای از خرافه‌ی دینی در یک لفافه‌ی ایرانیت است که فاقد هرگونه مبنای علمی و حتی منطق تاریخی است. بدون شک آقای مشائی و همین طور دوستان‌شان از آمار و نظرسنجی‌های محرمانه‌ای که به طور دوره‌ای و منظم به وسیله‌ی سیستم‌های امنیتی در ایران انجام می‌شود، متوجه نزول موقعیت روحانیون و همین طور ایمان مذهبی عامه‌ی مردم هستند و به همین دلیل فکر می‌کنند اگر امروز از در ایرانیت وارد شوند نتیجه‌ی بهتری بگیرند.»
مواضع جنجالی اسفندیار رحیم مشایی که با آغاز به کار دولت نهم در ایران و طرح موضوع «دوستی مردم ایران و اسرائیل» کلید خورده بود و در همان دوره نیز هجوم مخالفان و عقب‌نشینی او را به دنبال داشت ختم نمی‌شود؛ او پس از طرح «مکتب ایرانی» و ضرورت جایگزینی آن به جای «مکتب اسلام» در موضع‌گیری شفافی به نقد و رد «عرفان» و «تصوف» پرداخت و در کنار آن مخالفت تلویحی خود را با موضع روحانیون در مورد هنر موسیقی اعلام کرد.