گفتوگو با رادیو زمانه
ایرج ادیبزاده
در شرایطی که تنش میان غرب و جمهوری اسلامی بر سر مسئلهی هستهای شدیدتر از پیش شده و واشنگتن بار دیگر گزینهی نظامی علیه جمهوری اسلامی را مطرح کرده است، برخی مقامهای نظامی جمهوری اسلامی، روزنامهها و سایتهای دولتی، برپایی مانور سه روزهای با عنوان «رزمایش پیامیر اعظم پنج» در تنگهی هرمز را پاسخی به تهدیدهای دشمن توصیف کردهاند.
مقامات نظامی و رسانههای دولتی ایران گفتهاند: این رزمایش نشان داد که ایران در صورت هدف حمله قرار گرفتن از خارج، این تنگه را خواهد بست و اقتصاد جهان را مختل خواهد کرد.
سردار پاسدار علیرضا تنگسیری، فرماندهی منطقهی یکم نیروی دریایی سپاه میگوید: «خلیج فارس در کنترل کامل ما است».
سایت نیمهدولتی تابناک نیز از بازتاب گستردهی این مانور در رسانههای عربی نوشته و تیتر زده است: «عصبانیت برخی رسانههای منطقه از مانور قدرت ایران».
از سوی دیگر، برخی کارشناسان امور نظامی غربی گفتهاند که سپاه پاسداران خود را آماده میکند تا در صورت حملهی نظامی، تنگهی هرمز را مسدود کند.
به گفتهی این کارشناسان، مسدود کردن تنگهی هرمز با توسل به امکانات نظامی، دشوار نخواهد بود. این اقدام اما، واکنش کشورهای دیگر منطقه و قدرتهای بزرگ را در پی خواهد داشت.
آیا برپایی این مانور بهدلیل نگرانی جمهوری اسلامی از حملهی احتمالی اسراییل و آمریکا و نیز تحریمهای جهانی پیش رو است، یا هدف آن تنها نوعی قدرتنمایی است؟
این پرسشی است که با آقای دکتر محمدعلی توفیقی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در میان گذاشتهایم:
مانورهای نظامی با اهداف مختلف برگزار میشوند. این اهداف میتوانند ازجمله حفظ توان نظامی، تمرین رزم، سنجش توانایی نیروها، کارآزمایی تکنولوژیها و ابزارآلات و ادوات جنگی باشند. البته میتوانند حاوی پیامهایی نیز در روابط بینالملل باشند.
محمدعلی توفیقی میگوید: قصد ایران از برگزاری این مانور، بیش از آن که نمایش توان رزمی و دفاعی خود باشد، نوعی جنگ تبلیغاتی است که مخصوصاً داخل ایران را نشانه گرفته است
رمزگشایی از مانور اخیر نیروهای نظامی ایران و در راس آنها سپاه پاسداران در خلیج فارس و تنگهی هرمز، با توجه به شرایط زمانی و نقطهای که برای برگزاری این مانور انتخاب شده است، کار چندان سختی نیست.
تبلیغات پرحجم رسانههای ایران و اظهار نظر مسئولین و مقامات ایرانی، حتی آنهایی که خیلی هم با مسائل نظامی ایران مرتبط بهنظر نمیرسند- حتی رییس قوهی قضاییه، این مانور را بهموقع و بهجا خوانده و آن را نوعی پاسخگویی به تهدیدها عنوان کرده- نشان میدهد که اهداف تبلیغاتی و القای پیام از طریق این مانور، بیشتر مد نظر حاکمان ایران بوده است. در واقع مجموعهی اینها از لحاظ زمانی، نشان میدهد که این مانور نوعی پیام قدرتنمایی و القای این مسئله است که ایران دارد خود را برای پاسخگویی به حملات احتمالی آماده میکند.
بهنظر شما، ادعای بستن تنگهی هرمز از سوی ایران، چقدر واقعی است و زمینهی اجرایی دارد؟
ایران همواره اعلام کرده است که در پاسخ به حملات احتمالی به تاسیسات هستهایاش، فقط یک جنگ متقارن را درنظر نخواهد داشت، بلکه به صورت نامتقارن پاسخ خواهد داد.
منظور ایران بهطور مشخص این است که در چنین شرایطی از همهی ظرفیتها و امکاناتی که در نقاط مختلف دنیا و حتی در قسمتهای مختلف جغرافیای ایران دارد، استفاده خواهد کرد. از جمله و بهطور مشخص، هم فرماندهان نظامی و هم مقامات سیاسی ایران، در چند روز گذشته به کرات به تنگهی هرمز اشاره کردهاند.
تنگهی هرمز اهمیت فوقالعاده استراتژیکی برای جهان دارد. بیش از ۴۰ درصد از تامین انرژی دنیا باید از این تنگه عبور کند. ایران با توجه به تسلط استراتژیکی که روی این نقطه دارد، همواره از این تنگه بهعنوان یک عامل تهدید استفاده و عنوان کرده از این طریق قادر است اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار بدهد.
از حیث فنی و نظامی، بستن تنگهی هرمز کار سختی نیست. گفته میشود که غرق شدن سه کشتی در این تنگه باعث بسته شدن آن خواهد شد.
آثار و تبعات این قضیه اما از یک طرف برای خود ایران که بهشدت برای صادرات نفت و یا واردات محصولات نفتیای مانند بنزین و یا سایر فراوردهها، نیاز به عبور کشتیها از این تنگه دارد، و از سوی دیگر برای سایر کشورهای حاشیهی خلیج فارس که برای صادرات نفتیشان از این تنگه استفاده میکنند و طبیعتاً قدرتهای بزرگ که برای چرخش اقتصادشان به این نقطه نیاز دارند، آنقدر زیاد است که به نظر نمیرسد موضوع بسته شدن تنگهی هرمز، بتواند به آسانی، حداقل برای طولانیمدت میسر و مد نظر باشد.
چون هم سایر کشورها این آمادگی را دارند و حتی مانورهایی برای باز کردن انسداد احتمالی تنگه انجام دادهاند، و هم این که بسته شدن آن در طولانیمدت، میتواند اقتصاد خود ایران را فلج کند. درنتیجه این نمیتواند ابزار استراتژیک درازمدتی برای ایران به حساب بیاید. یعنی در هر حال یک شمشیر دولبه است و احتمال این که بهخود ایران آسیب جدی برساند زیاد است. از سوی دیگر، جبههای که از غرب و کشورهای منطقه در برابر ایران به وجود خواهد آورد، کار ایران را بسیار بسیار سختتر خواهد کرد.
در گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا به کنگره، با توجه به برگزاری مانور دریایی سپاه پاسداران آمده است: «نیروهای مسلح ایران از نظر آمادگی نظامی در سطحی بسیار پایینتر از نیروهای مسلح ترکیه قرار دارند»، همچنین تاکید شده است که «نیروهای ایران از نظر تجهیزات ضعیف هستند و تسلیحات آنها بیش از سیسال است که تجدید نشده است. از اینرو، تهدید پنداشتن مانور سپاه پاسداران، جدیت ندارد». ارزیابی شما در اینباره چیست؟
این که توان دفاعی ایران و تجهیزات نظامیاش، بهروز نیستند، واقعیتی است که تحریمهای سخت و شرایط منطقه نیز آن را به خوبی نشان میدهد، اما بهنظر من قصد ایران از برگزاری این مانور، بیش از آن که نمایش توان رزمی و دفاعی خود باشد، نوعی جنگ تبلیغاتی است که مخصوصاً داخل ایران را نشانه گرفته.
درواقع این مانور بیشتر مصرف داخلی دارد و هدف آن تقویت موقعیت اصولگرایان و اقتدارگرایان است که مخصوصاً بعد از وقایع سال گذشته و جنبش سبز با بحران مشروعیت شدیدی مواجه شدهاند.
به این ترتیب، با توجه به تهدیداتی که در سطح بینالمللی علیه ایران مطرح شده، این مانور، میتواند بیشتر مصرف داخلی داشته و برای تقویت روحیه و بازسازی اقتدار مخدوش شدهی حاکمیت صورت گرفته باشد.