تهدید آقایان موسوی و کروبی به محاکمه، زندان یا اعدام در حالی اوج گرفته که حصر خانگی چند روزه آنان از سوی هیچ مقام یا نهادی، اعلام رسمی نشده است.
گرچه صادق لاریجانی اعلام کرده بود که «جلوی اعلامیهپراکنی سران فتنه گرفته میشود»، اما تاکنون تنها احمد جنتی به صراحت در نماز جمعه پبشنهاد زندانی کردن این دو در خانههای خود و مسدود شدن وسایل ارتباطیشان با جهان پیرامون را داده است. سخنان سایر مقامات در باره کیفر موسوی و کروبی، کلیتر و هشدارگونه بوده است.
محمد مصطفی نجار، وزیر کشور ایران از جمله میگوید: «وزارت کشور برابر قانون با فتنهگران و سران فتنه برخورد میکند.» علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس در نامهای خطاب به احمد جنتی نوشته که نباید تا محرز شدن اتهامها، مجازاتی برای موسوی و کروبی تعیین کرد.
تشدید فشار بر موسوی و کروبی با بیانیههای شاخه جوانان حزب مشارکت و دفتر تحکیم وحدت همراه بوده است. این دو تشکل، در بیانیههایی جداگانه، نسبت به هرگونه "تعرض" و تهدید موسوی و کروبی هشدار دادهاند.
آقای توفیقی، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی میافزاید، مخالفت مردم با استبداد دینی عمیقتر از آن شده که با دستگیری یا حصر موسوی و کروبی فروکش کند. وی میگوید مردم تصمیم خود را برای ادامه اعتراض گرفتهاند و رفتار حاکمیت در شرایط کنونی ناشی از استیصال است.
دویچهوله: تهدید آقایان موسوی و کروبی اساسا چقدر جدی است؟ چه بخشی از این تهدیدها تبلیغاتی و بهمنظور ابراز قدرتاند؟
محمدعلی توفیقی: تهدیدها جدیاند. نگاهی به گذشته جمهوری اسلامی نشان میدهد که در برخورد با افراد منتقد و کسانی که رویکردها و مواضع رهبر را قبول ندارند، با کسی تعارف ندارند. حصر آقایان موسوی و کروبی اولین نمونه نیست. این بر میگردد به آن که اساسا در جمهوری اسلامی حق اعتراض برای مردم یا نخبگان، رسمیت ندارد و تحمل نمیشود. جواب این اعتراضها حذف و طرد و زندان است.
شما حتما به بازداشت خانگی آقای منتظری اشاره میکنید اما شرایط اجتماعی کنونی با دوران حصر ایشان خیلی فرق میکند. آیا رویکرد کنونی جمهوری اسلامی با هزینههای احتمالی آن هماهنگی دارد؟
حاکمان جمهوری اسلامی به دلیل اشتباهاتی که در برخورد با وقایع پس از انتخابات داشتند، عملا دارند جنبش را به رادیکالیسم سوق میدهند. اگر آنها به همان مطالبات ۲۵ خرداد که عمدتا معطوف به تقلب در انتخابات بود پاسخ میدادند، الان شعارها علیه رهبر جمهوری اسلامی و نظام تبدیل نمیشدند.
حاکمان جمهوری اسلامی در نقطهای قرار گرفتهاند که اگر پاسخگوی مطالبات مردم در این مرحله باشند، باید مطالبات بعدی را پاسخ دهند. اما بهنظر نمیرسد در ساختارفعلی جمهوری اسلامی امکان پاسخگویی به این مطالبات وجود داشته باشد
فکر میکنید با حصر خانگی یا دستگیری آقایان، میتوانند مطالبات افکار عمومی را نیز از ذهن مردم پاک کنند؟
از طرف دیگر مقامات جمهوری اسلامی بارها گفتهاند اگر موسوی و کروبی را بگیریم از آنها "امامزاده و قهرمان" درست میشود. تناقض درچیست که با تمام این گفتهها که عطف به واقعیتهم هست، ریسک فشار بیشتر بر آنها را میپذیرند؟
علت اینکه آقایان به سمت بازداشت خانگی موسوی و کروبی رفتهاند، به آن بر میگردد که در تئوری به اصطلاح "فتنه" شکست خوردهاند. تلاش کردند با زندان و اعدام و تشدید سرکوب، وضعیت جامعه را به قبل از انتخابات برگردانند. اما در ۲۵ بهمن دیدند که نهتنها اعتراض مردم فروکش نکرده بلکه بیشتر و عمیقتر و تندتر هم شده است.
این اقدام بهنظر من از روی استیصال است. تصور میکنند با اینکار میتوانند خشم مردم را کنترل کنند در حال که علت این اعتراضها استبداد دینی است و مردم تصمیم خود را گرفتهاند و در صورت عدم ارتباط آقایان موسوی و کروبی با جامعه، به اعتراضها و انتقادهای خود ادامه خواهند داد.
در عین حال فکر میکنید در صورت تشدید فشار بر آقایان، چه شکافی در میان اصولگرایان و تندروها ایجاد خواهد شد؟ ظاهرا اتفاق نظری در این زمینه بین آنها نیست.
در جبهه اصولگرایان ما شاهد دو رویکرد متفاوت هستیم. ما دیدیم که بهاصطلاح نمایندگان مردم، خارج از شان قوه مقننه و بدون رعایت مراتب حقوقی و قضایی، در مجلس شعار اعدام آقایان را دادند. گروهی هم هستند که میگویند باید با آنها در جریان یک محاکمه علنی برخورد شود.
اتفاقا خود آقای کروبی گفت من آماده پرداخت هر هزینهای هستم، به شرط آنکه دادگاهی علنی تشکیل شود تا افکار عمومی در جریان صحبتهای ما قرار گیرد. به نظر میرسد ترس آقایان هم ناشی از این نگرانی است که رهبران جنبش سبز با بیان حقایق، روشنگری کنند.
اینکه آنها را بدون هیچ پروسه حقوقی، محاصره خانگی کرده و تماسشان را با جهان پیرامون قطع کردهاند، خودش میتواند شکافی در میان اصولگرایان ایجاد کند که کلیت نظام را با اینگونه رفتارها در خطر میبینند.
دفتر تحکیم وحدت نسبت به هرگونه تعرض علیه موسوی و کروبی هشدار داده و کشورهای غربی نیز پیشتر از ادامه فشار به آقایان اعلام نگرانی کردهاند. فکر میکنید حصر خانگی آنها پایدار باشد و رسمیت بیابد؟
این بستگی به واکنشهای بینالمللی و مردم دارد. ما الان میبینیم که بازتاب گستردهای در سطح بینالمللی و در سطح داخلی ایجاد شده است. راهپیمایی اول اسفند هرچند به دلیل یادبود کشتهشدگان ۲۵ بهمن است، اما بهنوعی حمایت از رهبران جنبش سبز هم هست. به نظر من، تصمیم جدیتر برای این بازداشت خانگی بستگی به اول اسفند هم دارد.
یعنی دارند عجالتا تست میکنند تا برآورد دقیقتری از اوضاع داشته باشند؟
بله. تصمیم اینها بستگی به میزان فشار در بدنه اجتماعی دارد. هر چه مردم در روز اول اسفند بیشتر شعار آزادی رهبران جنبش را سر دهند، هر چه در سطح بینالمللی واکنش نشان داده شود، تصمیم اینها متغیر خواهد بود.
شرایط عمومی جمهوری اسلامی بسیار شکننده است و ادامه بازداشت رهبران جنبش میتواند وضعیت را برای رهبران جمهوری اسلامی دشوارتر کند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: فرید وحیدی